داشبورد های مدیریتی و اجرایی یک رابط کامپیوتری است که شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) را که افسران شرکتها برای اداره مؤثر یک شرکت به آن نیاز دارند، نمایش میدهد. به عبارت ساده، یک ابزار گزارشدهی رایانهای است که دادههای مربوط به عملکرد سازمان را به صورت گرافیکی یا بصری ارائه میکند.
داشبورد های مدیریتی که گاهی به آن داشبورد استراتژیک نیز میگویند، در نظر گرفته شده است که به مدیران یک دید کلی از شرکت و نحوه عملکرد آن در برابر KPIهای ایجاد شده ارائه دهد.
هدف این است که دادههای بهروز و حتی در زمان واقعی را ارائه دهیم تا مدیران بتوانند هر زمان که نیاز باشد، تصمیمگیری مبتنی بر دادهها بگیرند.
در فناوری اطلاعات (IT)، واژه داشبورد به یک رابط کاربری گرافیکی (GUI) اشاره دارد که اطلاعات را در قالبی که خواندن و تفسیر آن آسان است، سازماندهی و ارائه می کند. یک داشبورد اجرایی مؤثر به عنوان نقطه شروعی عمل می کند که از آنجا یک مدیر اجرایی شرکت می تواند قبل از کاوش عمیق در داده ها، تصویر بزرگ را درک کند.
داشبورد مدیریتی در نظر گرفته شده است تا اطلاعات عملی را به رهبران پرمشغله در قالبی با قابلیت پیمایش آسان ارائه دهد که بر اساس نیازهای منحصر به فرد کاربر بر اساس موقعیت آنها و دوم، سازمانی که در آن خدمت می کنند قابل تنظیم است.
مدیر اجرایی باید بتواند مشخص کند که داشبورد چه KPIهایی را بر اساس اینکه این KPIها با الزامات تاکتیکی کلی سازمان و اهداف استراتژیک مطابقت دارند، نشان دهد.
در یک یادداشت مشابه، داشبورد باید یک رابط قابل تنظیم داشته باشد تا مدیر اجرایی بتواند آن را بر اساس ترجیحات قابلیت استفاده پیکربندی کند. باید گزینههای مختلفی برای نحوه نمایش دادهها به صورت گرافیکی داشته باشد تا کاربر بتواند بهترین نحوه دریافت دادههای مورد نیاز را برای تاثیرگذاری بیشتر تعیین کند.
برای به دست آوردن حداکثر ارزش، داشبورد باید قادر به استخراج دادههای بلادرنگ از سیستمهای متعدد درون سازمان باشد، از سیستمهای سازمانی مانند سیستم مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) گرفته تا برنامههای خاص بخش مانند برنامه حسابداری شرکت.
علاوه بر این، داشبوردهای مدیریتی باید دارای قابلیتهای تجزیه و تحلیل باشد و کاربر بتواند اطلاعات برجستهشده را برای بازیابی، بررسی و تجزیه و تحلیل عمیقتر و با جزئیات بیشتر بررسی کند.
علاوه بر این، داشبورد مدیریتی باید دارای قابلیتهای همکاری و اشتراکگذاری یا قابلیت ادغام با سیستمهای همکاری باشد تا به کاربران امکان استفاده از این توابع را در صورت تمایل داشته باشند.
ویژگی های یک داشبورد اجرایی موثر عبارتند از:
· یک صفحه نمایش گرافیکی بصری که به طور متفکرانه چیده شده است و به راحتی قابل پیمایش است.
· ساختاری منطقی در پشت داشبورد که دسترسی به داده های فعلی را آسان و سریع می کند.
· نمایشگرهایی که می توانند سفارشی و دسته بندی شوند تا نیازهای خاص کاربر را برآورده کنند.
· اطلاعات از چندین منبع، بخش یا بازار.
· اهمیت داشبوردهای اجرایی
IBM تخمین زده است که جهان روزانه 2.5 کوئینتیلیون بایت داده تولید می کند.
اگرچه هر سازمانی تنها کسری از این داده ها را تولید می کند، اما هر سازمانی هنوز اطلاعات بیشتری از آنچه هر فردی می تواند بررسی کند تولید می کند. با این حال، مدیران به توانایی استفاده از این داده ها برای اتخاذ هوشمندانه ترین تصمیمات برای سازمان خود نیاز دارند.
داشبوردهای اجرایی این قابلیت را با ارائه سریع نمایش های گرافیکی داده های حیاتی ارائه می دهند. سپس مدیران میتوانند دادههای بلادرنگ را بررسی و تجزیه و تحلیل کنند تا آنها را بدون صرف زمان با ارزش برای بررسی گزارشها یا غرق شدن در موارد نامربوط، به اطلاعات قابل اجرا تبدیل کنند.
این دیدگاه سطح بالا، همراه با توانایی دقیق برای جستجوی جزئیات بیشتر در مورد اطلاعات خاص، نه تنها باعث صرفه جویی در وقت مدیران می شود، بلکه می تواند به آنها کمک کند تا عملکرد شرکت را بهتر پیگیری کنند، بینش بهتری در زمان واقعی نسبت به پویایی شرکت یا بازار به دست آورند و به آنها پاسخ دهند. سریعتر در برابر فرصت ها یا بحران ها -- که همه اینها می توانند به مدیران اجرایی کمک کنند تا عملکرد کلی شرکت را افزایش دهند.
داشبوردها می توانند بینش های استراتژیک، تحلیلی و/یا عملیاتی را متناسب با مدیران اجرایی با استفاده از داده های داشبورد ارائه دهند.
اگرچه برخی از مدیران اجرایی مانند مدیر ارشد ممکن است داشبوردی را ترجیح دهند که بتواند داده ها را در هر سه حوزه ارائه دهد، سایر مدیران ممکن است داشبوردهایی را ترجیح دهند که بیشتر متناسب با نیازهای خاص موقعیت آنها در سازمان باشد.
به عنوان مثال، یک افسر ارشد اطلاعات احتمالاً داشبورد خود را طوری پیکربندی میکند که دادههای مربوط به مجموعه فناوری اطلاعات و معیارهای مرتبط با بخش فناوری اطلاعات، مانند زمان عملیاتی یا میانگین زمان بازیابی فناوری، را به جای KPIها برای کل سازمان، نمایش دهد.
به طور مشابه، مدیر ارشد مالی احتمالاً می خواهد داشبورد را بر اساس معیارهای مالی، اقتصادی و حسابداری پیکربندی کند. رئیس منابع انسانی دادههای بیدرنگ درباره مشارکت کارکنان، برنامهها و سیاستها میخواهد. مدیر ارشد بازاریابی می خواهد نمایش هایی را در مورد معیارهای مربوط به بخش خود، مانند KPIهای مربوط به فروش و تعامل با مشتری.
ما قبلاً اصول استراتژی اقیانوس آبی را بررسی کرده ایم. اکنون، برای تحقق بخشیدن به آن، به 3 نمونه از شرکتهایی نگاه میکنیم که از چارچوب استراتژی اقیانوس آبی برای پیشبرد رشد و نوآوری استفاده کردهاند، از جمله Nintendo Wii، Yellow Tail و Cirque de Soleil. اولین نمونه از استراتژی اقیانوس آبی از غول بازی های رایانه ای، نینتندو، در قالب Nintendo Wii می آید. Nintendo Wii در سال 2006 راه اندازی شد و در قلب آن مفهوم نوآوری ارزش است. این یک اصل کلیدی استراتژی اقیانوس آبی است که هزینه کم و تمایز را به طور همزمان دنبال می کند.
برای کاهش هزینهها، نینتندو عملکرد دیسک سخت و DVD را که در اکثر کنسولهای بازی وجود داشت کنار گذاشت و کیفیت پردازش و گرافیک را کاهش داد. در همان زمان، نینتندو یک چوب کنترل حرکت بیسیم را معرفی کرد تا خود را نسبت به بازار پیشنهادی متمایز کند. این به شرکت اجازه داد تا طیف وسیعی از ویژگی ها و مزایای جدیدی را ارائه دهد که قبلاً در دنیای بازی دیده نشده بود، مانند توانایی استفاده از کنسول بازی برای تناسب اندام یا بازی در یک گروه اجتماعی بزرگتر.
با دنبال کردن نوآوری های ارزشی، نینتندو می تواند از رقابت با پلی استیشن و ایکس باکس در اقیانوس قرمز شلوغ و به شدت رقابتی فراتر رود. در عوض، توانست بازار جدیدی را به طور کامل باز کند. Nintendo Wii با ویژگیهای نوآورانه، جدید و قیمت مقرون به صرفهاش، بازار کاملاً جدید و گستردهای را به خود جلب کرد - اقیانوس آبی - که شامل افراد غیربازیکننده، افراد مسن و والدین با فرزندان خردسال است.
توسعه Yellow Tail، یک برند شراب جدید از Casella Wines، نمونه عالی دیگری از استراتژی اقیانوس آبی در عمل است. و این یک مطالعه موردی است که به وضوح نشان میدهد که استراتژی اقیانوس آبی میتواند به ارمغان بیاورد: در عرض سه سال پس از ورود به بازار، Yellow Tail به سریعترین برند شراب در حال رشد در تاریخ ایالات متحده تبدیل شد.
چگونه این برند به این سرعت به این سطح از موفقیت دست یافت؟ Yellow Tail تشخیص داد که بیشتر برندهای شراب در اقیانوس قرمزی کار می کنند که رقابت برای سهم بازار در آن شدید است. آنها متوجه شدند که با کاهش یا حذف عناصری که صنعت بر روی آنها رقابت می کند و متمایز کردن خود، می توانند اقیانوس آبی ایجاد کنند و به مجموعه جدیدی از مشتریان دست یابند.
Yellow Tail تمرکز سنتی بر تاکستان های معتبر و پیری را کنار گذاشت. و آنها اصطلاحات پیچیده ای را که معمولاً در بطری های شراب یافت می شود کنار گذاشتند که می تواند برای مشتریان بالقوه ترسناک باشد. در عوض Yellow Tail نوشیدنیای ایجاد کرد که به اندازهای شیرین بود که برای تودهها جذاب بود و بنابراین تقاضای مصرف کنندگان آبجو و الکل را به جای علاقهمندان به شراب جلب کرد. و آنها فقط با معرفی دو نوع خرید را آسان کردند: یکی قرمز و دیگری سفید. بقیه، همانطور که می گویند، تاریخ است.
این لیست بدون ذکر Cirque de Soleil کامل نمی شود، که مسلما یکی از معروف ترین نمونه های استراتژی اقیانوس آبی در عمل است. این شرکت که در اوایل دهه 1980 در کانادا شکل گرفت، از آن زمان تاکنون 155 میلیون نفر را در بیش از 300 شهر سرگرم کرده است. چگونه؟ Cirque du Soleil صنعت سیرک را با دنبال کردن هزینه کم و تمایز دوباره اختراع کرد.
کنار گذاشتن فعالیتهای حیوانات زنده به شرکت این امکان را داد که پایه هزینههای خود را کاهش دهد، در حالی که معرفی موسیقی زنده و یک خط داستانی با الهام از دنیای تئاتر، و تأکید بر مهارتهای فیزیکی انسان به سیرک دو سولیل کمک کرد تا عناصر جدیدی خلق کند که هرگز ساخته نشده بودند. قبلا در دنیای سیرک دیده شده بود.
نتیجه؟ Cirque du Soleil فضای بازار جدیدی ایجاد کرد. مخاطبان جدید آنها از بزرگسالان و مشتریان شرکتی (به جای مخاطبان سنتی خانواده ها) نیز مایل به پرداخت هزینه های بالاتر برای تماشای این منظره خارق العاده هستند.
Enterprise Knowledge یک مشاور تمام وقت مدیریت دانش استخدام می کند تا به بخش رو به رشد مشاوره کسب و کار ما بپیوندد. مانند همه موقعیتهایمان، ما به دنبال متفکران مستقل با مهارتهای ارتباطی و تسهیلگری استثنایی، کتبی و شفاهی هستیم. این موقعیت مستلزم درک عمیق استراتژی و توسعه کسب و کار، راه حل های فناوری اطلاعات، مدیریت پروژه عالی، تجزیه و تحلیل کسب و کار، و مهارت های مشاوره چابک است.
مشاور از تجربیات خود در برنامه ریزی و اجرای استراتژیک استفاده خواهد کرد و در عین حال از اصول چابک استفاده می کند تا نیازها و بینش های تجاری را به یک استراتژی عملی تبدیل کند تا به مشتریان 500 ثروتمند ما و مشتریان فدرال کمک کند تا راه حل های مدیریت دانش را به درستی برنامه ریزی، طراحی و اجرا کنند.
به عنوان یک مشاور مدیریت دانش این فرصت را خواهید داشت که از همکاران مشتاق بیاموزید، از مزایای منحصر به فرد ما استفاده کنید و فرهنگ نوآورانه نوآورانه خود را بسازید. فقط حرف ما را قبول نکنید - ما اخیراً به عنوان یکی از بهترین مکانهای سال 2018 مجله Inc برای کار در ایالات متحده معرفی شدیم!
· حداقل 3 سال تجربه مشاوره در زمینه مشاوره مدیریت، مدیریت دانش، مدیریت پروژه چابک، تحلیل تجاری، مشاوره و/یا نقش توسعه سازمان
· مدرک لیسانس (اعم از لیسانس یا BS) با دوره های آموزشی در کسب و کار، مدیریت دانش، مدیریت تغییر، سیستم های اطلاعاتی، بازاریابی، ارتباطات، یا رشته های مرتبط.
· تجربه ثابت و ثابت شده در یک محیط چابک با اجرای چندین نقش شغلی در ابتکارات مختلف به طور همزمان در حالی که وظایف پیچیده مختلف را انجام می دهد و در یک ضرب الاجل دقیق انجام می دهد.
· توانایی یادگیری سریع مفاهیم فنی جدید با حداقل راهنمایی.
· توانایی درک و تجزیه و تحلیل چالش های کسب و کار برای تبدیل به طراحی راه حل های فنی و غیر فنی و نقشه راه پیاده سازی
· تعامل با مدیران اجرایی و ارائه به کارکنان سطح C-Suite را تجربه کنید
· تجربه قبلی در زمینه مدیریت محتوا، مدیریت اطلاعات، سیستم های اطلاعاتی، مدیریت دانش، طراحی رابط کاربری یا رشته(های مرتبط)
· تمایل به سفرهای گاه به گاه (<30٪) برنامه منعطف است، مقداری کار از راه دور قابل قبول است.
· EK با دولت فدرال تجارت می کند، که کار را برای افرادی که شهروند ایالات متحده یا ساکنان دائمی قانونی ایالات متحده هستند محدود می کند.
· گواهینامه های چابک و/یا مدیریت پروژه (CSM، PMP و غیره)
· تجربه برنامه ریزی استراتژیک و توسعه کسب و کار در صنعت مشاوره مدیریت
· تجربه قبلی در زمینه مدیریت دانش، تفکر طراحی، یا مدیریت تغییر و طراحی سازمانی
· تجربه کار با سیستم های مدیریت پروژه و همکاری مانند Trello، JIRA، MS Suite و غیره.
سطوح مختلفی از تعارض وجود دارد که به شرح زیر است:
تعارض سازمانی در سطح فردی یا پرسنلی در یک سازمان ممکن است به دو صورت مشاهده شود:
موقعیتی است که در آن فرد در درون خود دچار مشکل تصمیم گیری است، مثلاً ابهام نقش.
زمانی که دو نفر; در رویارویی با یکدیگر هستند، ممکن است از آن به عنوان تعارض بین فردی یاد شود. این ممکن است بین دو فرد از یک گروه باشد. در آن صورت ممکن است تعارض درون گروهی نامیده شود. اگر تضاد بین دو عضو گروه های مختلف باشد، ممکن است به سادگی به عنوان درگیری بین فردی در نظر گرفته شود، اما اگر منفجر شود، ممکن است به عنوان درگیری بین گروهی ایجاد شود.
· آ. درگیری های درون گروهی - به عنوان مثال، تضاد بین زیر گروه ها
· ب تضادهای بین گروهی - به عنوان مثال، درگیری بین گروه های مختلف
این تعارض سازمانی همچنین ممکن است تعارض درون سازمانی یا تعارض بین سازمانی باشد.
آ. تعارضات درون سازمانی - همه تعارضات بین فردی، درون فردی، بین گروهی یا درون گروهی، تعارضات درون سازمانی هستند.
ب تضادهای بین سازمانی - تضادهای بین سازمانی بین دو سازمان یا بین یک سازمان تجاری و دولت (سیاست های دولتی) است.
· (الف) کارمندان غافلگیری های مداوم را تجربه می کنند، آنها از تصمیم، برنامه ها و غیره جدید مطلع نمی شوند
· (ب) کارکنان دلایل تصمیم گیری را درک نمی کنند، آنها در تصمیم گیری دخیل نیستند.
· (ج) در نتیجه، کارمندان بیش از مدیریت به "کارخانه شایعه سازی" اعتماد دارند.
· الف) اختلاف در مورد "چه کسی چه کاری انجام می دهد".
· (ب) استرس ناشی از کار با منابع ناکافی.
· (الف) ماهیت شخصی قوی مطابقت ندارد.
· ب) اغلب آنچه را که در خود نمی پسندیم در دیگران نمی پسندیم.
· (الف) اجتناب از تعارض، "گذراندن پول" با کمی پیگیری در تصمیمات.
· (ب) کارکنان همان مسائل مستمر را در محل کار مشاهده می کنند.
· (ج) سرپرستان شغل زیردستان خود را درک نمی کنند.
تعارض سازمانی - اقدامات / ساختارهای کلیدی مدیریتی برای به حداقل رساندن تعارض
نظر کارمندان خود را به آنها دریافت کنید. شرح شغل را یادداشت و تاریخ کنید.
اطمینان حاصل شود-
· (الف) نقش های شغلی تضاد ندارند.
· (ب) هیچ وظیفه ای "در یک شکاف سقوط نمی کند".
· (الف) حداقل یک بار در ماه به تنهایی با آنها در دفتر ملاقات کنید.
· (ب) در مورد دستاوردها، چالش ها و مسائل بپرسید.
· (الف) دستاوردها.
· (ب) مسائل جاری و نیازهای مدیریت.
· (ج) برنامه ریزی برای دوره آتی.
· الف) ارتباطات بین فرد
· ب) مدیریت تعارض.
· ج) تفویض اختیار.
· (الف) از کارکنان بخواهید در صورت امکان و مناسب، رویهها را بنویسند.
· (ب) بررسی کارمندان از رویه ها.
· (ج) رویه ها را توزیع کنید.
· (د) به کارکنان در مورد رویه ها آموزش دهد.
به عنوان مثال، هر ماه، برای اطلاع رسانی ابتکارات جدید و وضعیت برنامه های جاری برگزار کنید. یک جعبه پیشنهاد ناشناس را در نظر بگیرید که در آن کارمندان می توانند پیشنهاداتی را ارائه دهند.
هیچ فرمول مطمئنی برای موفقیت فوری وجود ندارد، اما می توانید با این نکات از موسسان استارت آپ، رشد کسب و کار خود را تقویت کنید.
هنگامی که برای اولین بار کسب و کار خود را راه اندازی می کنید، هدف اصلی شما این است که برند خود را ایجاد کنید و شروع به رشد کنید. متاسفانه این یک شبه اتفاق نمی افتد. رشد یک فرآیند مداوم است که مستلزم کار سخت، صبر و فداکاری است. هیچ گام یا راه مخفی خاصی برای پیشی گرفتن از سایر مشاغل در صنعت یا دستیابی به موفقیت فوری وجود ندارد.
با این حال، راه های اثبات شده ای برای رسیدن به نقاط عطف رشد وجود دارد که می تواند یک کسب و کار را به موفقیت برساند. ما از رهبران مشاغل کوچک خواستیم نکات خود را برای تسریع رشد به اشتراک بگذارند.
قبل از اینکه بتوانید در مورد مسیر رشد سریع کسب و کار و شرکت خود فکر کنید، باید کارکنانی قوی داشته باشید تا به شما در رسیدن به اهدافتان کمک کنند.
کریستین لانگ، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران ارائهدهنده نرمافزار تجاری Tradeshift، گفت: «استخدام بهترین افرادی که میتوانید، راهی مطمئن برای تضمین رشد سریع است. همه چیز به داشتن تیم مناسب بستگی دارد.
با کارمندان سخت کوشی که به موفقیت شرکت شما اختصاص داده شده اند، کسب و کار شما برای رشد مداوم مجهزتر خواهد شد. علاوه بر این، واگذاری وظایف به تمرکز بر کارهای مهم، زمان و انرژی شما را آزاد می کند و به شما این امکان را می دهد که بهترین عملکرد خود را داشته باشید و فرهنگ کار مشترک را پرورش دهید.
بیل ریلی، کارآفرین تعمیر خودرو مستقر در ویسکانسین، به جای تلاش برای جذب مشتریان جدید، توجه خود را به مشتریان اصلی که در حال حاضر دارید معطوف کنید. او گفت که میتوانید این کار را با اجرای یک برنامه ارجاع یا وفاداری مشتری یا امتحان کردن استراتژیهای بازاریابی بر اساس رفتارهای خرید قبلی برای تشویق مجدد تجارت انجام دهید.
اگر میخواهید بودجه دریافت کنید، این تمرکز بر بازار مستقر شما بسیار مهم است.
ریلی گفت: «در گذشته، ما هدف تجاری خود را برای تبدیل شدن به یک امتیاز را برجسته میکردیم، که با بانکها همخوانی نداشت. ما یاد گرفتیم که تاکید کنیم بازار بزرگی برای کاری که انجام میدهیم وجود دارد. این باعث میشود که یک بانکدار علاقه مند شود، زیرا آنها به بازگشت سرمایه بیشتر از آرزوهای تجاری شما اهمیت میدهند.
نکته: با اجرای یک برنامه وفاداری مشتری یا امتحان کردن استراتژی های بازاریابی بر اساس تاریخچه خرید مشتریان، پایگاه مشتری فعلی خود را به حداکثر برسانید.
ریسک بخشی اجتناب ناپذیر از شروع و رشد یک کسب و کار است. کنترل همه چیز غیرممکن است، اما راه های زیادی برای محدود کردن تهدیدات داخلی و خارجی برای شرکت و رشد آن وجود دارد. یکی از منابع مهم برای کمک به شما در انجام این کار، ارائه دهنده بیمه کسب و کار شما است.
مایک دی هتر، معاون توسعه محصول در Travelers گفت: «کسب و کارهای کوچک باید رشد خود را مدیریت کنند تا از اختلالاتی که می تواند تجارت را متوقف کند، جلوگیری کنند. به عنوان مثال، "سرقت داده های کارکنان، سوابق مشتریان و طرح های محصول می تواند یک کسب و کار کوچک را از بین ببرد، هزینه های قابل توجهی را به همراه دارد و اعتماد و وفاداری مشتری را از بین می برد. خط مشی هر صاحب کسب و کاری نقض داده ها یا سایر ضررهای سایبری را پوشش نمی دهد. مشاغل کوچک باید آماده باشند. با جستجوی محصولات بیمه ای که به بهبود آنها کمک می کند، از جمله آنهایی که هزینه های جبران خسارت و دعاوی را پوشش می دهند."
همانطور که کسب و کار کوچک شما رشد می کند، ممکن است فضا یا تجهیزات اضافه کنید، محصولات یا خدمات جدید ایجاد کنید، یا رد پای عملیات و توزیع خود را افزایش دهید، بنابراین DeHetre توصیه می کند که به طور دوره ای خط مشی خود را بازبینی کنید تا مطمئن شوید که پوشش مناسبی دارید.
او گفت: «فراموش کردن این مرحله در بحبوحه گسترش سریع آسان است، اما نمیخواهید متوجه شوید که پوشش خود را در زمانی که بیشتر به آن نیاز دارید بیشتر کردهاید.»
یکی از ویژگیهای مشترک بسیاری از استارتآپهای موفق، توانایی تغییر جهت سریع در پاسخ به تغییرات بازار است. لانگ گفت که یک رویکرد چابک برای توسعه، هم در محصول و هم در شرکت شما، به رشد سریعتر شما کمک میکند.
لانگ به Business News Daily گفت: «با اجازه دادن به خود برای تطبیق و تغییر سریع، میتوانید رویکردهای مختلف را برای کسبوکار آزمایش کنید و بفهمید که چه چیزی بهترین کار را انجام میدهد. "این به شما اجازه می دهد که شکست بخورید، خود را پشت سر بگذارید و ادامه دهید."
کریس کورنل، بنیانگذار و مدیر عامل Manhead Merchandise، گفت که شرکت او سازگاری را در گسترش پایگاه مشتریان خود فراتر از تمرکز اولیه خود بر کالاهای موسیقی، کلیدی یافته است.
او گفت: «به گرایشهای فرهنگ پاپ کنونی نگاه کنید تا فرصتی برای تبدیل شدن به بخشی از جنبش در زمانی که منطقی باشد، پیدا کنید. "در دوران شهرت اینترنتی، ما به دنبال گسترش افق های خود فراتر از صنعت موسیقی بودیم. ما با "پادشاه فرهنگ پاپ" و سگ معروف اینستا، داگ پاگ، شریک شدیم تا وسایل جدید خود را منتشر کنیم. با توجه به دسترسی و محبوبیت. از داگ، ما توانستیم کالاهای او را به سطح بالاتری ببریم و مدل کسب و کار خود را فراتر از گروههای موسیقی بسط دهیم."
ادراک مشتریان می تواند باعث ایجاد یا شکست کسب و کار شما شود. ارائه تجربیات با کیفیت و محصولات، و آنها به سرعت از شما در رسانه های اجتماعی ستایش می کنند. آن را خراب کنید، و آنها حتی سریعتر به دنیا خواهند گفت. رشد سریع بستگی به این دارد که مشتریان فعلی و بالقوه خود را از تجربه خود راضی کنید.
دی هتر برای رشد سریع کسب و کار گفت: «در مقایسه با شرکتهای بزرگ، کسبوکارهای کوچک زیرک هستند و اغلب بهتر میتوانند نیازهای مشتریان خود را ببینند، پیشبینی کنند و به آنها پاسخ دهند. "موفق ترین کسب و کارهای کوچک از این مزیت با ارائه محصولات و خدمات جدید و نوآورانه به بازار سریعتر و توسعه و پرورش روابط بلندمدت با مشتری استفاده می کنند."
دنیس تانجلوف، رئیس و مدیر عامل Astro Gallery of Gems با این موضوع موافق است. او گفت که گوش دادن به مشتریان و دادن آنچه می خواهند به آنها بسیار مهم است.
تانجلوف گفت: «پیشنهادات خود را متنوع کنید تا بتوانید به بهترین شکل سلیقه در حال تغییر مشتریان را برآورده کنید. "به یاد داشته باشید، شما اینجا هستید تا به مشتری خدمت کنید - به همین دلیل است که برای تجارت باز هستید."
در حالی که تعامل با مخاطبان شما بسیار مهم است، شخصی سازی تجربه می تواند این رابطه را تقویت و تقویت کند.
کورنل گفت: «در Manhead، ما با طرحهای خلاقانه منحصربهفرد، ویترین فروشگاههای سفارشیشده و فروشگاههای پاپ آپ شخصیسازی شده برای هر گروه [ما با آنها کار میکنیم] به آنها کمک میکنیم تا به روشی جدید با طرفداران ارتباط برقرار کنند».
غذای اصلی نکته کلیدی: کسب و کارهای کوچک می توانند به سرعت به نیازهای مشتریان وفق دهند و به آنها پاسخ دهند. این چابکی می تواند به آنها برتری نسبت به مشاغل بزرگ بدهد.
در مراحل اولیه کسب و کارتان، احتمالاً حاشیه سود بسیار ناچیز (یا اصلاً بدون سود) خواهید دید، بنابراین هر پولی که به دست می آورید باید مستقیماً به رشد شما کمک کند.
لانگ گفت: «توانایی یک استارت آپ برای سرمایه گذاری روی خود به تسریع رشد کمک می کند. "در آن سالهای اولیه، مهم است که مطمئن شوید که هر درآمدی را به شرکت بازگردانید. سرمایهگذاری زودهنگام و سنگین برای رشد سریع حیاتی است."
اگرچه ممکن است وسوسه انگیز باشد که تمام سود خود را به جیب بزنید، اما بهتر است روی رشد کسب و کار خود سرمایه گذاری کنید تا بتوانید بعداً از مزایای بیشتری بهره مند شوید. تعیین کنید که کدام بخش از کسب و کار شما نیاز به توجه بیشتری دارد: به عنوان مثال، آیا نیاز به استخدام کارگران بیشتری دارید، تلاشهای بازاریابی خود را گسترش میدهید یا بودجه بیشتری را تامین میکنید؟ هنگامی که یک منطقه حیاتی را پیدا کردید که نیاز به بهبود دارد، از آن منطقه حمایت مالی کنید.
در حالی که چابکی یک ویژگی مهم برای یک استارت آپ است، شما نمی توانید در هنگام راه اندازی یک کسب و کار کنار صندلی شلوار خود پرواز کنید. برنامه ریزی گام بعدی خود - با پیش بینی تمام سناریوهای ممکن - بهترین راه برای ثابت ماندن و ایمن ماندن در حین تکامل تجارت شما است.
فکر کردن به آینده توصیه گسترده ای است، اما می تواند به سادگی بررسی همه قراردادهای در حال انجام باشد، مانند مقایسه نرخ ها با بهترین پردازنده های کارت اعتباری و دیدن اینکه آیا می توانید برای معامله بهتری مذاکره کنید یا خیر.
یکی دیگر از روش های عالی برای رشد کسب و کارتان تمرکز بر ارائه خدمات برتر به مشتریان است. وقتی از انتظارات مشتریان فراتر میروید، آنها احتمالاً به دوستان، خانواده و فالوورهای خود در مورد کسب و کار شما خواهند گفت.
هنگامی که مایل اضافی را طی می کنید، مثلاً با ارائه تخفیف در صورتی که مشتری تجربه ضعیفی داشته باشد یا پیگیری برای اطمینان از رضایت مشتری از محصول یا خدمات شما، به دلیل خدمات عالی به مشتری شهرت پیدا می کنید.
یکی دیگر از روشهای رشد کسبوکار، ایجاد پروفایل در تمام پلتفرمهای اصلی رسانههای اجتماعی (اینستاگرام، فیسبوک، توییتر و غیره) است. یک نمایه فعال به شما امکان می دهد تجارت خود را بهتر بازاریابی کنید و با مشتریان بالقوه بیشتری تعامل داشته باشید.
وقتی کسب و کار شما حسابی دارد که به طور منظم در پلتفرم های اصلی به روز می کنید، مصرف کنندگان می توانند کسب و کار شما را راحت تر پیدا کنند و احتمالاً کسب و کار شما را با دوستان خود به اشتراک می گذارند. همچنین تجربه جذاب تری برای مخاطبان خود ایجاد خواهید کرد و به آنها کمک می کند تا با برند شما ارتباط بیشتری داشته باشند و اعتماد را تقویت کنید.
رویدادهای شبکه ای به شما امکان می دهد با افراد همفکر ارتباط برقرار کنید، بسیاری از آنها دیدگاه ها و بینش های منحصر به فردی دارند که می تواند به شما در رشد کسب و کارتان کمک کند. ارتباطات و روابطی که از حضور در رویدادهای شبکه به وجود می آید می تواند برای سال های آینده مفید باشد.
مصرفکنندگان میخواهند از کسبوکارهایی که علاقه زیادی به دلایلی دارند که دنیا را به مکانی بهتر تبدیل میکنند، خرید کنند. چه به تحقیقات سرطان کمک مالی کنید یا از یک سازمان غیرانتفاعی مانند یک پناهگاه بی خانمان ها حمایت کنید، به دنبال راه هایی باشید که به طور معناداری در اهداف مورد حمایت خود مشارکت کنید و آن را با مشتریان خود به اشتراک بگذارید.
میتوانید حمایت خود را به طور عمومی از جوامعی که از آنها حمایت میکنند ابراز کنید، به سازمانهای مختلف کمک مالی کنید، وقت خود را به جمعآورندگان کمک کنید و محصولات پایداری را برای کمک به محیط زیست ارائه دهید. راه های زیادی برای مسئولیت پذیری اجتماعی به عنوان یک تجارت وجود دارد. چند مورد را پیدا کنید که برای شما کار می کند.
در حالی که حضور در رویدادها یک راه عالی است o شبکه خود را رشد دهید، میزبانی رویدادهای خود در جامعه شما حتی سودمندتر است - چه اجرای یک جمع آوری کمک مالی، ارائه معاملات انحصاری در تعطیلات، یا حمایت مالی از یک تیم ورزشی محلی. ایجاد یک تجربه منحصر به فرد برای مشتریان خود باعث تقویت روابط شخصی بیشتر با آنها می شود.
اگر میزبان رویدادهایی در منطقه خود باشید، آگاهی از برند را افزایش می دهید و به جامعه خود نشان می دهید که برای رفاه آنها سرمایه گذاری کرده اید. وقتی به آنها متعهد باشید، آنها احساس وفاداری بیشتری نسبت به تجارت شما خواهند داشت.
اگرچه این ممکن است باعث رشد فوری نشود، تحقیق در مورد رقبای شما یکی از مهمترین گام های اولیه در راه اندازی کسب و کار شما است. از خود بپرسید رقبای شما چه کسانی هستند، چه کاری انجام می دهند (که شما انجام نمی دهید) که برای آنها مفید است و چگونه می توانید کسب و کار خود را از آنها متمایز کنید. پاسخ به این سوالات به شما کمک می کند تا استراتژی کسب و کار مولدتری را شکل دهید و حوزه هایی از کسب و کار خود را که برای شکوفایی نیاز به توجه بیشتری دارند، تعریف کنید.
منبع: https://www.businessnewsdaily.com/7690-rapid-business-growth-tips.html