مشاوره مدیریت

اصول مدیریت سازمانی

مشاوره مدیریت

اصول مدیریت سازمانی

15 راه برای تبلیغ و ترویج کسب و کار شما در سال 2022

برای صاحبان مشاغل، روش هایی که می توانید کسب و کار خود را تبلیغ کنید و توجه را به خود جلب کنید، در دهه گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است. تا نون، مهم ترین تغییر در هزینه های تبلیغات دیجیتال بوده است. یک گزارش تحقیقاتی توسط Zenith انتظار دارد که هزینه تبلیغات اینترنتی ایالات متحده در سال 2020 با 12.4 درصد افزایش به بیش از 135 میلیارد دلار برسد که 53 درصد از هزینه تبلیغات را تشکیل می دهد. این بدان معناست که بیش از نیمی از هزینه های تبلیغاتی اکنون به رسانه های آنلاین منتقل شده است.

و با تغییر روش زندگی و کار ما COVID-19، تمرکز جهان به صورت آنلاین بسیار بیشتر شده است. به همین دلیل، توانایی جلب توجه آنلاین بیشتر از تجارت شما افزایش یافته است.

با در پیش بودن 2022، اکنون زمان بسیار خوبی برای سرمایه گذاری روی روندهای رو به رشد و تبلیغ کسب و کارتان است. بازاریابی محتوا، بازاریابی ویدئویی و بازاریابی رسانه های اجتماعی می توانند به عنوان بخشی از تبلیغات کسب و کار شما مورد استفاده قرار گیرند.

در این مقاله، ما به پانزده پلتفرم برای رشد کسب و کار خود در سال 2022 و پس از آن نگاه خواهیم کرد.

چگونه در سال 2022 کسب و کار خود را ارتقا دهیم؟

 کسب و کارها به ازای هر 1 دلاری که در تبلیغات گوگل خرج می کنند به طور متوسط ​​2 دلار درآمد دارند.

1) پرداخت به ازای کلیک (تبلیغات جستجو)

هیچ اشتباهی نکن؛ گوگل یک ماشین تبلیغاتی است. ممکن است به نظر برسد که اطلاعات و ابزارهای مفیدی در اختیار شما قرار می‌دهد (Google Docs، Gmail، Calendars، و غیره)، اما همه این موارد جالب را ارائه می‌کند تا مطمئن شوید تبلیغات آنها را می‌بینید. 85 درصد از درآمد گوگل از پلتفرم گوگل ادز به دست می آید.

رشد محبوبیت تبلیغات گوگل در ده سال گذشته خیره کننده بوده است. در سال 2019، بیش از 160 میلیارد جستجوی ماهانه در گوگل انجام شد. کسب و کارها به ازای هر 1 دلاری که در تبلیغات گوگل خرج می کنند به طور متوسط ​​2 دلار درآمد دارند.

یکی از مزایای بزرگ تبلیغات پرداخت به ازای کلیک این است که شما فقط برای چیزی که مصرف کنندگان روی آن کلیک می کنند هزینه پرداخت می کنید. چه یک کسب و کار بزرگتر یا کوچک باشید، می توانید با هزینه اندکی از قدرت موتور جستجو استفاده کنید. توانایی هدف گذاری و آزمایش بازارهای خاص و اجرای کمپین های خاص به این معنی است که علاقه خریدار قابل توجه است. این یک استراتژی بازاریابی کم هزینه عالی و راهی موثر برای جذب مشتریان احتمالی است.

شاید تنها نقطه ضعف آن رقابت با سایر شرکت‌ها در همان صنعت باشد. به دلیل سهولت دسترسی به تبلیغات گوگل، اکثر بازارهای پرطرفدار چندین تبلیغ دارند که برای کسب رتبه برتر رقابت می کنند.

بسیاری از ما به دیدن تبلیغات در فید رسانه های اجتماعی خود عادت داریم. این نشان دهنده یک فرصت بزرگ برای تجارت است.

2) تبلیغات رسانه های اجتماعی

تبلیغات موتور مالی است که تمام رسانه های اجتماعی را به حرکت در می آورد. لینکدین از اوایل سال 2005 شروع به ارائه تبلیغات پولی کرد، و فیس بوک تبلیغات را در سال 2007 راه اندازی کرد، توییتر تبلیغات را در سال 2010 اضافه کرد، و اینستاگرام تبلیغات را در سال 2013 به پلتفرم معرفی کرد. حتی TikTok شروع به افزودن تبلیغات به پلت فرم اجتماعی بسیار محبوب کرده است.

دنیا به دیدن تبلیغات در فید رسانه های اجتماعی خود عادت کرده است. بسیاری از مردم از کنار آنها می گذرند، اما همچنان آنها را می بینند، که منجر به آشنایی می شود. با اختراع ابزارهایی مانند فرم‌های سرنخ فیسبوک، پلتفرم رسانه‌های اجتماعی راه‌هایی را که تبلیغ‌کنندگان می‌توانند به بازارشان دسترسی پیدا کنند، افزایش داده است. رسانه های اجتماعی هم برای آگاهی از برند و هم برای تبلیغ کسب و کار عالی هستند. در حال حاضر 8 روش مختلف برای تبلیغ کسب و کار شما در فیس بوک وجود دارد که ارزش آزمایش را دارد.

برای کسانی که می خواهند در فیس بوک تبلیغ کنند، میانگین هزینه هر خرید (CPA) در فیس بوک معقول است. یک مطالعه در سال 2018 از Wordstream نشان داد که میانگین CPA در تمام صنایع 18.68 دلار در فیس بوک است (در مقایسه با 48.96 دلار CPA در تبلیغات گوگل).

کمپین‌های ایمیلی می‌توانند به حفظ محصولات و خدمات شما برای مشتریانتان کمک کنند.

3) بازاریابی ایمیلی

پانزده سال پیش، وقتی یک ایمیل دریافت کردید، آن را باز کردید. امروز، شانس باز کردن تمام ایمیل های شما کاهش یافته است. در حالی که نرخ باز شدن ایمیل ها در ده سال گذشته به طور قابل توجهی کاهش یافته است، در سال 2019، میانگین نرخ باز شدن ایمیل ها در 22٪ ثابت است.

بسته به بازار شما، ارسال ایمیل به مصرف کنندگان همچنان می تواند گزینه مناسبی باشد. به خصوص زمانی که به عنوان بخشی از یک استراتژی گسترده‌تر گنجانده شود، کمپین‌های ایمیلی می‌توانند به حفظ محصولات و خدمات شما برای مشتریانتان کمک کنند.

4) بیانیه های مطبوعاتی

هر بار که کسب و کار شما کاری خبرساز انجام می دهد، ارسال یک بیانیه مطبوعاتی به رسانه های خبری محلی و منطقه ای بسیار آسان است. روابط عمومی یک ابزار رسانه ای قدرتمند برای کمک به ایجاد تبلیغات است. داشتن توزیع رایگان از طریق کانال های خبری قابل اعتماد به این معنی است که افراد بیشتری آن را می بینند و احتمالاً هوشمندانه را درگیر خواهند کرد. چندین وب سایت وجود دارد که می توانید از آنها برای بیانیه های مطبوعاتی خود استفاده کنید، مانند PRLog و 24/7 Press Release.

اینفلوئنسر مارکتینگ می تواند هم به رشد برند شما کمک کند و هم انگیزه های فروش را ارائه دهد.

5) اینفلوئنسر مارکتینگ

یک مدل نسبتاً جدید و تا حدودی آزمایش نشده از تبلیغات از افزایش محبوبیت سلبریتی های خرد و تأثیرگذاران رشد کرده است. محبوب هم در اینستاگرام و هم در یوتیوب، «اینفلوئنسرها» افرادی هستند که پایگاه فالوور زیادی دارند (10000 فالوور به اضافه یک معیار معمولی است).

اینفلوئنسر مارکتینگ می تواند هم به رشد برند شما کمک کند و هم انگیزه های فروش را ارائه دهد. طبق یک مطالعه توسط SproutSocial، میانگین قیمت استفاده از اینفلوئنسر برای تبلیغ یک برند 271 دلار برای هر پست است. برای اینفلوئنسرهای با بیش از 100000 فالوور، میانگین هزینه هر پست 763 دلار بود.

مزیت تبلیغات در پادکست این است که مخاطب به پادکست اعتماد بالایی دارد.

6) تبلیغات پادکست

با افزایش محبوبیت پادکست ها در ده سال گذشته، فرصت های زیادی برای تبلیغ کنندگان وجود دارد تا از مخاطبان علاقه مند استفاده کنند.

تبلیغ‌کنندگان پادکست اغلب «حامیان مالی» نامیده می‌شوند، زیرا به پادکست‌ها اجازه می‌دهند در تجارت باقی بمانند. به عنوان یک مبادله برای حمایت مالی، معمولاً یک آگهی خوانده می شود (مشابه رادیو) که میزبان پادکست در هر قسمت ارائه می دهد.

مزیت قابل توجه تبلیغات در پادکست ها این است که مخاطب به شخصی که تبلیغ را می خواند اعتماد بالایی دارد. بیشتر شنوندگان می دانند که پادکستر محصولات یا خدماتی را که مناسب مخاطبانشان نیست تبلیغ نمی کند.

اگر می‌خواهید در یک پادکست تبلیغ کنید، معمولاً قیمت آن 18 تا 25 دلار CPM (هزینه هر هزار بارگیری) است. برخی از محبوب‌ترین پادکست‌ها می‌توانند بین 40 تا 80 دلار CPM شارژ کنند و اغلب فقط محصولاتی را که شخصاً استفاده می‌کنند تبلیغ می‌کنند.

7) کمک گرفتن از دوستان و نزدیکان

یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای رشد کسب‌وکارتان این است که از کسانی که می‌شناسید کمک بخواهید. با دوستان، آشنایان، کارفرمایان سابق، سازمان های غیرانتفاعی، مدارس و کالج ها و حتی سایر مشاغلی که مشتریانی دارند که ممکن است به خدمات شما نیاز داشته باشند، تماس بگیرید. به آنها توضیح دهید که می دانند شما در تجارت هستید و از آنها بپرسید که آیا می توانند از خدمات شما استفاده کنند یا می توانند به افرادی که به آنچه شما می فروشید پیشنهاد دهند.

ممکن است این یک رویکرد بسیار ساده به نظر برسد، اما بسیاری از بهترین معاملات تجاری در نتیجه شناخت شخصی که به خدمات شما نیاز دارد اتفاق می‌افتد.

یک کوپن آنلاین با یک پیشنهاد جذاب ممکن است برای جذب مشتریان جدید برای بازدید از یک تجارت محلی کافی باشد.

8) پیشنهادات مبتنی بر مکان

هر کسب‌وکاری که می‌خواهد به‌صورت آنلاین پیدا شود، باید یک صفحه «Google برای کسب‌وکار من» ایجاد کند تا به افزایش دیده شدن آن کمک کند. این صفحات رایگان هستند و به جستجوگران محلی اجازه می دهند تا کسب و کاری را در نزدیکی خود پیدا کنند.

طبق تحقیقات Think With Google، 75 درصد از افرادی که اطلاعات محلی و مفیدی را در نتایج جستجو پیدا می‌کنند، بیشتر به فروشگاه‌های فیزیکی مراجعه می‌کنند.

علاوه بر ارائه اطلاعات، Google اکنون اجازه می دهد تا Offers به ​​لیست شما اضافه شود. معمولاً اینها پس‌انداز یا انگیزه‌هایی برای تشویق مردم به امتحان کردن تجارت شما هستند.

اگر شخصی در حال جستجو برای کسب و کاری مانند شما در منطقه محلی خود است، یک کوپن کوچک با یک پیشنهاد ممکن است برای تماس یا بازدید او کافی باشد.

9) سرمایه گذاری مشترک

تبلیغ کسب و کار شما به معنای دریافت پیشنهاد شما در مقابل افراد مناسب است. یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای انجام این کار، یافتن مخاطبانی است که با بازار ایده‌آل شما مطابقت دارند.

یک راه عالی برای انجام این کار، شراکت با مشاغل غیررقیب است که برای همان افرادی که شما هستید بازاریابی می کنند. خدماتی را بیابید که به طور بالقوه می تواند به مشتریان شما ارزش بیافزاید و خدمات شما می تواند به مشتریان آنها نیز کمک کند.

سرمایه گذاری مشترک روشی درخشان برای رشد شناخت و فروش برند است. شما می توانید از اعتماد و اقتدار شرکت شریک خود استفاده کنید و آنها می توانند از اعتماد شما بهره مند شوند.

از ویدیو می توان برای تبلیغ، آموزش و حفظ ارتباط با مشتریان فعلی استفاده کرد.

10) محتوای ویدیویی و تبلیغات

از زمانی که یوتیوب در سال 2005 راه اندازی شد، این پلتفرم به محبوب ترین پلت فرم ویدیویی در جهان تبدیل شد. در یک ماه متوسط، 80 درصد از افراد 18 تا 49 ساله یوتیوب را تماشا می کنند.

یوتیوب نه تنها فرصتی برای تبلیغات در پلتفرم ارائه می دهد، بلکه فرمت ویدیو نیز راهی عالی برای ایجاد اعتماد بین مخاطبان شما است. کسب و کارهایی که از ویدئو به عنوان بخشی از تبلیغات و محتوا استفاده می کنند، تعامل بیشتری با مشتریان خود به دست خواهند آورد. داشتن یک کانال یوتیوب و افزودن بازاریابی ویدئویی به کسب و کار شما نیز می تواند به بهینه سازی موتورهای جستجو کمک کند.

از ویدیو می توان برای تبلیغ، آموزش و حفظ ارتباط با مشتریان فعلی استفاده کرد. همچنین می توانید از ویدئو به عنوان بخشی اضافی از هر پست وبلاگی که می نویسید استفاده کنید.

بهترین از همه این است که هزینه تولید ویدیو به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. با کمتر از چند هزار دلار، یک شرکت می تواند یک استودیوی داخلی راه اندازی کند و شروع به ایجاد ویدیوهای با کیفیت بالا کند.

اگر وب سایتی ایجاد کنید که به سؤالات پاسخ می دهد و راه حل هایی برای مشکلات ارائه می دهد، شروع به جلب توجه خواهید کرد.

11) ترافیک وب ارگانیک

البته همه دوست دارند وب سایتشان در رتبه اول گوگل قرار گیرد. و با کمی تلاش و تمرکز، هنوز فرصت قابل توجهی برای افزایش دید خود از طریق دسترسی ارگانیک وجود دارد.

ترافیک ارگانیک به سایت شما همیشه به سودمندی وب سایت شما بستگی دارد. اگر وب‌سایتی ایجاد می‌کنید که به سؤالات مشتریان بالقوه شما پاسخ می‌دهد و راه‌حل‌هایی برای آنها ارائه می‌کند.

نحوه و اصول طراحی داشبوردهای پروژه

فرکانس به‌روزرسانی شما باید با الف) فرکانس به‌روزرسانی داده‌ها و ب) فرکانس دسترسی خود داشبورد مطابقت داشته باشد. با در نظر گرفتن همه این عوامل، بیایید به روند واقعی ایجاد یک داشبورد پروژه در بخش بعدی نگاه کنیم.

ایجاد داشبورد پروژه

فرآیند ایجاد داشبورد پروژه می تواند از نظر فنی چالش برانگیز باشد. شما به داده هایی در قالب مناسب و توانایی تبدیل آن به بینش عملی نیاز دارید.

با این حال، بیش از چالش‌های فنی، چیزی که بیشتر تلاش‌ها را با مشکل مواجه می‌کند، درک ضعیف از آنچه داشبورد واقعاً باید انجام دهد است. داشبوردی که داده های اشتباه را در قالب اشتباه نشان می دهد به کسی کمک نمی کند. بنابراین، اولین قدم شما باید این باشد که دقیقاً بفهمید به چه چیزی نیاز دارید و مهمتر از آن، چرا به آن نیاز دارید.

5 نکته ای که باید هنگام ایجاد داشبورد در نظر بگیرید

قبل از شروع ساخت داشبورد پروژه خود، این 5 مورد را شفاف سازی کنید:

1. هدف از داشبورد

داشبوردهای خوب همیشه هدفمند هستند. آنها چیزهای خاصی را برای کاربران خاص اندازه گیری می کنند. داشبورد پروژه متمرکز بر امور مالی شکل بسیار متفاوتی نسبت به داشبورد پروژه متمرکز بر عملیات خواهد داشت.

بنابراین، دو مورد اولی که باید تعریف کنید عبارتند از:

·        کاربرد داشبورد

·        هدف داشبورد (یعنی برای چه چیزی استفاده خواهد شد)

2. داده‌هایی که در حال حاضر ردیابی می‌کنید

داشبورد مدیریتی پروژه، البته، به داده ها بستگی دارد. اما همه این داده ها به یک اندازه مفید یا قابل استفاده نیستند.

با ایجاد یک کاتالوگ از تمام منابع داده خود شروع کنید. در حال حاضر چه داده هایی را در تمام سیستم های خود ردیابی می کنید؟ این در چه قالبی است؟ آیا می توانید آن را مستقیماً به سیستم داشبورد خود وصل کنید؟

در مرحله بعد، فهرستی از KPI های خود (شاخص های کلیدی عملکرد) تهیه کنید. این باید شامل KPIهای خاص آن داشبورد و همچنین KPIهایی باشد که برای سایر بخش های کسب و کار ردیابی می کنید.

3. قالب داشبورد

وقتی صحبت از قالب بهترین داشبورد مدیریتی می شود، باید به سه سوال پاسخ دهید:

·        چه کسی به داشبورد دسترسی خواهد داشت؟ الزامات اصلی آنها چیست؟

·        هر چند وقت یکبار به داشبورد دسترسی خواهند داشت؟

·        از کجا به داشبورد دسترسی خواهند داشت

خیلی به پاسخ این سوالات بستگی دارد. داشبورد های مدیریتی که فقط یک بار در ماه به آن دسترسی پیدا می کند می تواند به شکل یک گزارش ثابت باشد. موردی که روزانه قابل دسترسی است باید از طریق یک URL مشترک قابل دسترسی باشد.

به طور مشابه، اگر کاربران شما به داده‌های تازه به‌روزرسانی‌شده نیاز نداشته باشند، داشبورد استاتیک به خوبی انجام می‌شود. در غیر این صورت، می‌خواهید یک داشبورد پویا با برخی از قابلیت‌های سفارشی‌سازی به آنها ارائه دهید.

4. ملاحظات سبک

جدا از قالب، سبک داشبورد پروژه را نیز در نظر بگیرید. به کاربران هدفی که به داشبورد دسترسی خواهند داشت فکر کنید. آنها چه سطحی از پیچیدگی را در نمودارهای خود ترجیح می دهند؟ آیا آن‌ها دانش فنی خواندن طرح‌های Trellis را دارند یا باید به یک نمودار میله‌ای ساده‌تر بسنده کنید؟

همچنین رنگ ها و تم ها را در نظر بگیرید. آیا داشبورد باید از رنگ های شرکتی پیروی کند؟ آیا کاربران هدف زیبایی شناسی خاصی را ترجیح می دهند؟ آیا مشکلات دسترسی وجود دارد که باید نگران آن باشید؟

به طور کلی، ایده خوبی است که داشبورد خود را تا حد امکان آسان کنید. وضوح در هر داشبورد پروژه ای بر هوشمندی غلبه می کند.

5. ابزارهایی که به آنها دسترسی دارید

در نهایت، ابزارهایی را که به آنها دسترسی دارید یا استفاده از آنها راحت است (که ممکن است همیشه یکسان نباشند) در نظر بگیرید. اکسل ابزار پیش فرض برای هر نوع تلاش آماری است، اما ایجاد داشبوردهای پویا در اکسل به تخصص فنی زیادی نیاز دارد.

یک سیستم مدیریت پروژه جامد مانند Workamajig می تواند به شما کمک کند تا داشبوردهای دقیقی را از داده هایی که در حال حاضر دارید ایجاد کنید.

داشبورد مدیریتی قابل تنظیم Workamajig به شما نشان می دهد که آژانس شما چگونه توسط مشتری، مدیر حساب و خدمات انجام می شود

در بخش بعدی، روند واقعی ایجاد داشبورد پروژه را بررسی خواهیم کرد.

تفاوت های اساسی بین استراتژی اقیانوس قرمز و استراتژی اقیانوس آبی

استراتژی اقیانوس قرمز در مقابل اقیانوس آبی

چان کیم و رنه موبورن اصطلاحات اقیانوس های قرمز و آبی را برای نشان دادن جهان بازار ابداع کردند. اقیانوس‌های سرخ همه صنایعی هستند که امروزه وجود دارند - فضای بازار شناخته شده، جایی که مرزهای صنعت مشخص شده‌اند و شرکت‌ها سعی می‌کنند از رقبای خود پیشی بگیرند تا سهم بیشتری از بازار موجود را به خود اختصاص دهند. رقابت Cutthroat اقیانوس را قرمز خونی می کند. از این رو، اصطلاح اقیانوس‌های «قرمز» به کار می‌رود.

اقیانوس‌های آبی نشان‌دهنده تمام صنایعی هستند که امروزه وجود ندارند - فضای بازار ناشناخته، کشف‌نشده و آلوده به رقابت. مانند اقیانوس «آبی»، از نظر فرصت و رشد سودآور، وسیع، عمیق و قدرتمند است.

نمودار زیر ویژگی های متمایز رقابت در اقیانوس های قرمز (استراتژی اقیانوس سرخ) در مقابل ایجاد اقیانوس آبی (استراتژی اقیانوس آبی) را خلاصه می کند.

استراتژی اقیانوس سرخ

·        در فضای بازار موجود رقابت کنید

·        رقابت را شکست دهید

·        از تقاضای موجود بهره برداری کنید

·        مبادله ارزش و هزینه را انجام دهید

·        کل سیستم فعالیت های یک شرکت را با انتخاب استراتژیک آن یعنی تمایز یا هزینه کم تراز کنید

استراتژی اقیانوس آبی

·        فضای بازار بدون رقابت ایجاد کنید

·        رقابت را بی ربط کنید

·        تقاضای جدید ایجاد و جذب کنید

·        مبادله ارزش و هزینه را بشکنید

·        کل سیستم فعالیت های یک شرکت را به دنبال تمایز و هزینه کم تراز کنید

تفاوت استراتژی اقیانوس آبی و قرمز

برای حفظ خود در بازار، استراتژیست های اقیانوس سرخ بر روی ایجاد مزیت نسبت به رقبا تمرکز می کنند، معمولاً با ارزیابی آنچه رقبا انجام می دهند و تلاش برای انجام بهتر آن. در اینجا، تصاحب سهم بیشتری از یک بازار محدود به عنوان یک بازی حاصل جمع صفر در نظر گرفته می شود که در آن سود یک شرکت با ضرر شرکت دیگر حاصل می شود. آنها بر تقسیم اقیانوس سرخ تمرکز می کنند، جایی که رشد به طور فزاینده ای محدود می شود. چنین تفکر استراتژیک باعث می شود که شرکت ها صنایع را به صنایع جذاب و غیرجذاب تقسیم کنند و بر این اساس تصمیم بگیرند که وارد شوند یا نه.

استراتژیست های اقیانوس آبی تشخیص می دهند که مرزهای بازار فقط در ذهن مدیران وجود دارد و آنها اجازه نمی دهند ساختارهای موجود بازار تفکر آنها را محدود کند. برای آنها، تقاضای اضافی وجود دارد، تا حد زیادی استفاده نشده است. اصل مشکل نحوه ایجاد آن است. این به نوبه خود مستلزم تغییر توجه از عرضه به تقاضا، از تمرکز بر رقابت به تمرکز بر ایجاد ارزش نوآورانه برای باز کردن تقاضای جدید است. این امر از طریق پیگیری همزمان تمایز و هزینه کم به دست می آید.

تحت استراتژی اقیانوس آبی، به ندرت یک صنعت جذاب یا غیرجذاب به خودی خود وجود دارد، زیرا سطح جذابیت صنعت را می توان از طریق تلاش های وجدانی شرکت ها تغییر داد. همانطور که ساختار بازار با شکستن مبادله ارزش و هزینه تغییر می کند، قوانین بازی نیز تغییر می کند. بنابراین رقابت در بازی قدیمی بی ربط تلقی می شود. با گسترش سمت تقاضای اقتصاد، ثروت جدیدی ایجاد می شود. بنابراین، چنین استراتژی به شرکت ها این امکان را می دهد که تا حد زیادی یک بازی با مجموع غیر صفر، با احتمال پرداخت بالا، انجام دهند.

تولید ناب چیست؟ اصول تولید ناب انواع ضایعات در فرآیند تولید ناب

تولید ناب به یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکن است برای هر شرکتی بیفتد می پردازد: ضایعات. عدم استفاده کامل از تمام منابع خود به معنای از دست دادن کارایی و در نتیجه، تولید شیرین کاری است. این منابع نادیده گرفته شده شامل همه چیز از ساخت ابزارهای مدیریت پروژه گرفته تا مهارت های کارکنان است.

البته صنعت مملو از زباله است. چه کارگران بیکار یا مواد بلااستفاده که قابل بازیافت یا استفاده مجدد نیستند، نتایج یکسان است: کاهش بهره وری. این اصرار بر حذف ضایعات و بهبود فرآیند تولید جایی است که ایده ناب به عنوان یک سیستم مدیریت توسعه یافت.

مشاور تولید ناب یا تولید ناب نامیده می شود، حقیقت این است که تکنیک های ناب مانند نقشه برداری جریان ارزش یا تحویل به موقع را می توان به طور جهانی برای بهبود فرآیند، مدیریت موجودی و مدیریت زنجیره تامین به کار برد. اصول تولید ناب می تواند به فرآیندهای کسب و کار شما کمک کند تا کارایی داشته باشند و در نتیجه در هر بازاری موثرتر و رقابتی تر شوند.

تولید ناب چیست؟

مشاوره تولید ناب یک سیستم تولیدی است که بر کاهش ضایعات، ایجاد ارزش برای مشتری و به دنبال بهبود مستمر فرآیند تمرکز دارد. این امر با استفاده از اصول، تکنیک ها و ابزارهای ناب مدیریت پروژه به دست می آید. روش ناب اولین بار در سیستم تولید تویوتا (TPS) پیاده سازی شد که فرآیند تولید این شرکت را متحول کرد.

اصول تولید ناب

در اینجا پنج اصل مدیریت ناب که برای بهینه‌سازی سیستم‌های تولید ناب به کار می‌روند آورده شده است:

ارزش

 قبل از شروع شناسایی و حذف ضایعات، باید مشخص کنید چه چیزی برای مشتری ارزشمند است. هنگامی که مشتری تعریف می کند که چه چیزی برای او ارزشمند است، می توانید محصولی ایجاد کنید که فقط موارد ضروری را داشته باشد و تمام کارهای غیر ضروری و اجزای مرتبط با آن را حذف کنید.

نقشه جریان ارزش

 یک نقشه جریان ارزش به مدیران اجازه می دهد تا هر مرحله از فرآیند تولید را برای شناسایی ضایعات و فرصت های بهبود تجسم کنند.

ایجاد جریان

 یکی از اهداف تولید ناب، بهبود فرآیند است. به این دلیل است که وقتی مراحل جریان ارزش را بهبود بخشید، می توانید زمان تولید خود را کاهش دهید.

سیستم کششی

 سیستم کششی شامل شروع کار جدید تنها زمانی است که تقاضای مشتری برای آن وجود داشته باشد. این همان چیزی است که از تولید به موقع پشتیبانی می کند.

بهبود مستمر

 این اصل ناب شامل استفاده مداوم از تکنیک های ناب مانند نقشه برداری جریان ارزش برای یافتن و حذف ضایعات است.

از طریق این اصول تولید ناب است که روش ناب به بهبود سیستم های تولید کمک می کند. این ساختار عملیاتی را برای درک، اجرا و مدیریت محیط کار ساده می کند. تویوتا برای انجام همه این کارها به طور همزمان از یک روش راهنمایی به نام Senpai و Kohai استفاده می کند که به ارشد و جوان ترجمه می شود. این تفکر ناب را در سراسر ساختار سازمانی از گروه به بالا پرورش می دهد.

برای اجرای فرآیندهای تولید ناب، شما نیاز به یک نرم افزار مدیریت کار دارید که امکان برنامه ریزی، همکاری، گردش کار و تجزیه و تحلیل داده ها را فراهم می کند. ProjectManager همه اینها و بیشتر را انجام می دهد. فرآیندها را با نمودارهای گانت برنامه ریزی کنید، گردش کار را اجرا کنید و ضایعات را با بردهای کانبان کاهش دهید و پیشرفت را با داشبوردهای زمان واقعی پیگیری کنید. به صورت رایگان شروع کنید.

انواع زباله در فرآیند تولید ناب

زباله مفهوم ساده ای در مدیریت ناب نیست. اگر به سادگی مورد توجه قرار گیرد، کاهش محدود خواهد شد. برای اینکه مدیریت پروژه ناب بیشترین اثربخشی را داشته باشد، باید انواع ضایعات شناسایی و حذف شوند. ما به هشت نوع زباله در مدیریت ناب خواهیم پرداخت.

ابتدا، بیایید به هفت نوع ضایعات تولیدی بدون چربی که توسط تایچی اوهنو، مهندس ارشد تویوتا، برای سیستم تولید تویوتا (TPS) توسعه یافته است، نگاه کنیم.

حمل و نقل غیر ضروری

 حمل و نقل غیرضروری کارکنان، ابزار، مواد یا تجهیزات زباله ای است که باید با بهینه سازی چیدمان کارخانه ها از بین برود.

موجودی مازاد

 وجود موجودی مازاد می تواند منجر به مشکلات متعددی از جمله عدم شناسایی محصولات معیوب به موقع یا افزایش زمان تحویل در فرآیند تولید شود. حرکت غیر ضروری افراد، تجهیزات یا ماشین آلات: این ضایعات با بکارگیری تکنیک های مدیریت علمی برای بهینه سازی حرکتی که افراد، تجهیزات یا ماشین آلات در طول فرآیند تولید انجام می دهند، حذف می شوند.

انتظار (Idle Workers یا Idle Equipment)

 این نوع ضایعات زمانی اتفاق می‌افتد که کارکنان نمی‌توانند کار کنند، زیرا منتظر مواد یا تجهیزات هستند، یا در حالت مخالف، ممکن است تجهیزات بیکار در انتظار تعمیر و نگهداری باشد.

تولید بیش از حد

 تولید بیش از حد منجر به موجودی اضافی و سایر مسائل در فرآیند تولید می شود. به همین دلیل است که تولید ناب روش تولید به‌موقع را اجرا می‌کند که تنها شامل تولید آن چیزی است که مورد تقاضای مشتریان است.

پردازش بیش از حد

این ضایعات شامل افزودن اجزا یا ویژگی هایی به یک محصول است که مورد نیاز مشتری نیست، که آنها را غیر ضروری می کند. داشتن محصولات معیوب ضایعاتی است که باید تا حد امکان کاهش یابد. آنها می توانند بر رضایت مشتری و افزایش هزینه ها تأثیر بگذارند.

علاوه بر این انواع ضایعات، کارشناسان تولید ناب، هشت نوع زباله به نام «استعداد یا نبوغ استفاده نشده» را پیشنهاد کرده‌اند که زمانی اتفاق می‌افتد که نظرات کارگران در شناسایی انواع زباله و بهبود فرآیندهای تولید در نظر گرفته نشود. بازخورد آنها مهم است زیرا آنها هر روز مسائل را تجربه می کنند و افکار آنها می تواند در روند نقشه برداری جریان ارزش بسیار مفید باشد.

برای ساده کردن کارها و درک آن برای اعضای تیم خود، این انواع زباله را می توان در 3 دسته بزرگتر دسته بندی کرد.

·        مورا: ناهمواری یا ضایعات ناشی از نوسانات تقاضا. این می‌تواند ناشی از درخواست‌های مشتری باشد، اما می‌تواند به دلیل افزودن خدمات جدید و در نتیجه کار اضافی توسط سازمان باشد.

·        موری: اضافه بار، یا هدر رفتن به دلیل تلاش برای انجام کارهای بیش از حد در یک زمان. این به تخصیص منابع مربوط می شود. وقتی افراد بسیار کمی سعی می کنند کارهای زیادی انجام دهند، اغلب وقت خود را برای جابجایی از یک کار به کار دیگر تلف می کنند.

·        مودا: کار بدون ارزش افزوده یا ضایعات فرآیندی. این ضایعات محصول جانبی چیز دیگری است. به سه چیز فکر کنید: ارزش، کاری که ارزش فوری برای مشتری می‌افزاید. ضایعات ضروری که از فعالیت‌هایی حمایت می‌کنند که ارزش افزوده دارند. و زباله های غیر ضروری، فعالیت هایی که ارزش افزوده ای ندارند. بنابراین، ناب ارزش را به حداکثر می‌رساند، ضایعات ضروری را به حداقل می‌رساند و ضایعات غیر ضروری را به طور کلی حذف می‌کند.

راهنمای شروع به هوش تجاری

همه چیزهایی را که باید در مورد هوش تجاری (BI) بدانید بیاموزید تا بتوانید روشی را که به تصمیم گیری مبتنی بر داده ها می پردازید تغییر دهید. این مقاله بخشی از سری راهنمای شروع ما است. راهنمای شروع به داشبورد، راهنمای شروع طراحی داشبورد و راهنمای شروع برای تجسم داده ها را بررسی کنید.

بنابراین شما داده‌هایی دارید، اما با آن‌ها چه می‌کنید؟ چگونه داده ها را به چیزی ملموس تقطیر می کنید؟ همه ما در یک مقطع زمانی این سوال را پرسیده ایم. هجوم داده های موجود کنجکاوی داده ها را برانگیخته است. چگونه می توانید از انبوهی از داده های موجود برای تأثیرگذاری بر تصمیم گیری ها استفاده کنید؟

احتمالاً اصطلاح هوش تجاری را شنیده اید که معمولاً به آن BI می گویند. به معنای واقعی کلمه، هوش تجاری به معنای باهوش تر بودن در مورد کسب و کارتان است. و رویکرد شما به BI با ابزارهایی که استفاده می کنید تعریف می شود. نمونه‌هایی از ابزارهای BI عبارتند از انبارهای داده، داشبورد، گزارش‌ها، ابزارهای کشف داده و خدمات داده‌های ابری. این ابزارها امکان استخراج بینش از داده های شما را فراهم می کنند.

و سپس موتوری است که به ابزارهای BI کمک می کند: خود داده ها.

شکی نیست که اینترنت اشیا (IoT) روش دسترسی عموم مردم به داده ها را نیز تغییر داده است. داده ها با کلیک یک دکمه در دسترس هستند. چه آمار تناسب اندام از ساعت هوشمند شما باشد یا درآمد ماهیانه یک کسب و کار بزرگ، داده ها همه جا وجود دارد.

آیا شما یا کسی که می شناسید ساعت هوشمند یا ردیاب تناسب اندام دارید؟ این دستگاه‌ها معیارهای ساده عملکرد مانند گام‌های روزانه، ساعت‌های ایستادن و دقیقه‌های تمرین را دنبال می‌کنند. و بینش‌های موجود در آن داده‌ها را در نظر بگیرید: شاید برای رسیدن به یک هدف نیاز به افزایش تعداد قدم‌های خود داشته باشید؟ این داده ها می تواند به شما در تصمیم گیری در مورد نحوه برخورد با تناسب اندام کمک کند.

وقتی نوبت به داده‌ها می‌رسد، این شما هستید که تصمیم می‌گیرید چگونه از آن استفاده و تفسیر کنید (مصرف‌کننده یا کسب‌وکار)، آن‌ها را تجزیه و تحلیل کنید، و تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر داده‌ها را بگیرید. این BI در عمل است.

صنعت هوش تجاری

نرم افزار داشبورد هوش تجاری ابزارهایی هستند که ایجاد ارزش از داده های شما مانند داشبورد یا گزارش ها را ممکن می کنند. ابزارهای BI معمولاً داده های تاریخی و فعلی را در زمینه فراهم می کنند تا تصمیم گیری آگاهانه و توسعه پیش بینی را امکان پذیر کند.

صنعت هوش تجاری به سرعت حرکت می کند تا با سرعت تغییرات و تقاضا از سوی کاربران خود هماهنگ شود. در واقع، 54 درصد از شرکت‌ها می‌گویند که هوش تجاری ابری (Cloud BI) برای استراتژی‌های فعلی و آینده بسیار مهم است.

طراحی داشبورد مدیریتی نظم را در دنیای داده های آشفته ایجاد می کند. چه تجسم داده ها باشد و چه ابزارهای ذخیره سازی داده، BI در مورد پیاده سازی یک استراتژی برای به دست آوردن ارزش بیشتر از داده های شما است. و اگرچه ممکن است ترسناک به نظر برسد، BI برای فروشگاه‌های سازمانی با بودجه‌های بالای IT اختصاص ندارد - BI برای دموکراتیک کردن داده‌ها و ارائه بیشترین ارزش از آن، صرف نظر از اندازه یا دامنه استفاده می‌شود.

در طول این راهنما، ما می خواهیم جنبه های هوش تجاری را باز کنیم. هدف من ساده کردن آن است - بدون ترس از BI در اینجا. نگاه خواهیم کرد:

هوش تجاری چیست؟

هوش تجاری اصطلاحی فراگیر برای ابزارها و فناوری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل، تجسم، معیار، پیش‌بینی و استخراج داده‌های کسب‌وکار برای تصمیم‌گیری بهتر کسب‌وکار است. فناوری BI به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا داده‌های فعلی و تاریخی را ارزیابی کنند تا بینش‌های عملی و تجزیه و تحلیل پیش‌بینی‌کننده عملیات کسب‌وکار را به دست آورند.

ابزارهای BI ممکن است یک یا چند مورد از این قابلیت ها را داشته باشند:

·        گزارش نویسی

·        تجزیه و تحلیل و توسعه داشبورد

·        پردازش تحلیلی آنلاین

·        داده کاوی و فرآیند کاوی

·        پردازش رویداد پیچیده

·        مدیریت عملکرد کسب و کار

·        محک زدن

·        تجزیه و تحلیل پیش بینی و چشم انداز

اکنون بیایید به هوش تجاری از دیدگاه رهبران فکری صنعت و کارشناسان موضوع نگاه کنیم.

هانس پیتر لون

هانس پیتر لون، محقق آی‌بی‌ام، اصطلاح هوش تجاری را در سال 1958 ابداع کرد. لان BI را این‌گونه تعریف می‌کند: «توانایی درک روابط متقابل حقایق ارائه‌شده به‌گونه‌ای که اقدامات را به سمت هدف مورد نظر هدایت کند».

هوارد درسنر

در سال 1989، هاوارد درسنر (بعدها تحلیلگر گروه گارتنر) «هوش تجاری» را به عنوان یک اصطلاح کلی برای توصیف «مفاهیم و روش‌های بهبود تصمیم‌گیری تجاری با استفاده از سیستم‌های پشتیبانی مبتنی بر واقعیت» پیشنهاد کرد.

فارستر

فورستر این ایده را با تعریف گسترده‌ای از BI می‌سازد: «هوش تجاری مجموعه‌ای از متدولوژی‌ها، فرآیندها، پلتفرم‌ها، برنامه‌ها، معماری‌ها و فناوری‌هایی است که داده‌های خام را به اطلاعات معنادار و مفید تبدیل می‌کنند که برای فعال کردن مؤثرتر استراتژیک، تاکتیکی، و بینش عملیاتی و تصمیم گیری.

وین اکرسون

مفهوم وین اکرسون ساده است: «BI از دو تشکیل شده است فعالیت‌های کاملاً متضاد: گزارش‌گیری از بالا به پایین، بر اساس معیارها، و داشبورد که از قبل می‌دانید چه چیزهایی را می‌خواهید نظارت کنید، و تجزیه و تحلیل موقت از پایین به بالا برای پاسخ به سؤالات پیش‌بینی نشده.

BeyeNetwork

BeyeNetwork مقاله‌ای از لری انگلیش منتشر کرد که در آن تأکید می‌کرد «هوش تجاری نیازمند کیفیت اطلاعات است». او سپس این تعریف را از BI ارائه می دهد: "توانایی یک شرکت برای عمل موثر از طریق بهره برداری از منابع انسانی و اطلاعاتی خود."

اکنون که BI را تعریف کرده‌ایم و از رهبران فکری شنیدیم، بیایید به تاریخچه مختصری از هوش تجاری و میزان پیشرفت آن نگاهی بیندازیم.