داشبوردهای مدیریت پروژه (PM) یک نمای کلی سریع از پیشرفت تیم را برای شما و سهامدارانتان فراهم می کند. این داشبوردها دادههای مربوط به عملکرد پروژه و دستاوردهای نقطه عطف را جمعآوری میکنند و آن را به یک صفحه نمایش با اسکن آسان تبدیل میکنند تا به سرعت بدانید چگونه به جلو بروید.
اکثر نرم افزارهای مدیریت پروژه شامل یک ابزار داشبورد هستند. گزارشدهی و ردیابی پروژه اغلب ویژگیهای اصلی ابزارهای PM هستند که گزارشهای بصری یا داشبورد را ارائه میدهند تا مدیران بتوانند مواردی مانند وضعیت پروژه، هزینهها و سایر اطلاعات کلیدی را در یک نگاه مشاهده کنند.
انتخاب نرم افزار PM می تواند طاقت فرسا باشد. ابزارهای مختلف عملکردهای متفاوتی را ارائه می دهند و قیمت ها از فروشنده ای به فروشنده دیگر بسیار متفاوت است. برای کمک به تجزیه آن، اجازه دهید نگاهی به پنج داشبورد مدیریت پروژه برتر بر اساس مواردی مانند سهولت استفاده/قابلیت استفاده و رضایت مشتری، همانطور که در FrontRunners برای مدیریت پروژه ما شناسایی شده است، بیندازیم.
FrontRunners برترین محصولات نرم افزاری در یک دسته هستند. آنها بهترین قابلیت و ارزش را برای مشاغل کوچک بر اساس قابلیت استفاده و رضایت مشتری ارائه می دهند. برای کسب اطلاعات بیشتر، روش کامل ما را بخوانید.
لیست FrontRunners مشاوره نرم افزاری که نشان می دهد محصولات مدیریت پروژه در یک ماتریس چگونه کار می کنند (محور X = قابلیت استفاده، محور Y = رضایت مشتری)
این مقاله به پنج گزینه نرم افزار مدیریت پروژه با رتبه بالا نگاه می کند. لیست کامل راه حل های نرم افزار مدیریت پروژه را در فهرست راهنمای نرم افزار Software Advice مشاهده کنید.
قیمت: 20 دلار برای هر کاربر، در ماه برای نسخه Team (نسخه پایه داشبورد ارائه نمی دهد)
نمای کلی داشبورد پروژه: نمای کلی پروژه را سفارشی کنید و چندین پروژه را با این ابزار PM جمع آوری کنید
داشبورد مدیریت پروژه WorkOtter که پنج گزارش مختلف را در یک صفحه نمایش می دهد - در دسترس بودن، نوع پروژه، ظرفیت، منابع تخصیص یافته و کار در مقابل ظرفیت
نکات برجسته قابلیت های داشبورد مدیریتی پروژه WorkOtter:
· طرح بندی هر داشبورد را با استفاده از فرمت ویجت سفارشی کنید. مهمترین اطلاعات پروژه و نقاط داده را در بالا و جزئیات را در پایین قرار دهید (زیرا یک سهامدار اجرایی احتمالاً پایین نمی رود، اما عضو تیم پروژه شما این کار را انجام می دهد).
· ایمیلهای گزارش خودکار داشبورد مکرر را برای ذینفعان تنظیم کنید. این امر می تواند نیاز به جلسات وقت گیر و هفتگی با ذینفعان سطح بالا را کاهش دهد یا از بین ببرد.
· داشبوردها تعاملی هستند. میتوانید کلیک کنید تا در معیارها و فیلترهای خاص عمیقتر شوید.
· داشبوردها را بر اساس نقش کاربر شخصی سازی کنید. از آنجایی که ذینفعان مختلف اطلاعات متفاوتی را در اولویت قرار می دهند، WorkOtter می تواند داده های بلادرنگ یکسانی را از طریق داشبوردهای سفارشی برای همه ارسال کند که بینش های مرتبط را بدون به خطر انداختن یکپارچگی نشان می دهد.
قیمت: 35 دلار در ماه برای هفت کارمند اول شما
نکات برجسته قابلیت های داشبورد مدیریت پروژه Claritask:
· به راحتی نظرات کارها را از مشارکت کنندگان در همان داشبورد پروژه اصلی و وظایف فرعی مشاهده کنید. هنگامی که اعضای تیم به زمینه یا اطلاعات بیشتری نیاز دارند، این ارتباط بهتر پروژه را تسهیل می کند.
· برای ثبت زمان صرف شده روی پروژه ها، روی دکمه «پخش» روی هر کار کلیک کنید. اگر برای یک آژانس یا در پروژه های مشاوره کار می کنید، این می تواند مفید باشد.
· پروژه ها را بر اساس فضاهای کاری گروه بندی کنید یا لیست هایی را در یک پروژه ایجاد کنید تا وظایف را با هم گروه بندی کنید. برای مثال، میتوانید پروژهها را بر اساس نقطه عطف گروهبندی کنید تا به تیم خود کمک کنید تا تلاشهای خود را بر روی یک هدف در یک زمان متمرکز کند، بهجای اینکه تحت تأثیر همه وظایف درگیر قرار گیرد.
یک استراتژی رشد مشخص بیش از یک استراتژی بازاریابی است، این یک چرخ دنده مهم در ماشین کسب و کار شما است. بدون آن، شما در دام یک پایگاه مصرف کننده بی ثبات و نوسانات بازار هستید. بنابراین، چگونه برای رشد برنامه ریزی می کنید؟
استراتژی رشد کسب و کار
استراتژی رشد به شرکت ها اجازه می دهد تجارت خود را گسترش دهند. رشد را می توان با اقداماتی مانند افزودن مکان های جدید، سرمایه گذاری در جذب مشتری یا گسترش خط تولید به دست آورد. صنعت و بازار هدف یک شرکت بر استراتژیهای رشدی که آن شرکت انتخاب میکند تأثیر میگذارد.
استراتژی داشته باشید، گزینه های موجود را در نظر بگیرید و برخی را در طرح کسب و کار خود بگنجانید. بسته به نوع شرکتی که می سازید، استراتژی رشد شما ممکن است شامل جنبه هایی مانند موارد زیر باشد:
· افزودن مکان های جدید
· سرمایه گذاری در جذب مشتری
· فرصت های فرانشیز
· گسترش خط تولید
· فروش آنلاین محصولات در چندین پلتفرم
صنعت و بازار هدف خاص شما بر تصمیمات شما تأثیر خواهد گذاشت، اما تقریباً به طور کلی درست است که جذب مشتری جدید نقش قابل توجهی ایفا خواهد کرد.
مطمئن نیستید که برای کسب و کار شما چگونه به نظر می رسد؟ در اینجا چند تاکتیک عملی برای دستیابی به رشد آورده شده است.
· از یک الگوی استراتژی رشد استفاده کنید.
· حوزه رشد هدف خود را انتخاب کنید.
· انجام تحقیقات بازار و صنعت.
· اهداف رشد را تعیین کنید.
· مسیر عمل خود را برنامه ریزی کنید.
· ابزارها و نیازهای رشد خود را تعیین کنید.
برای رشد سریع کسب و کار بدون برنامهریزی و مستندسازی مراحل استراتژی رشد خود، دست به کار نشوید. توصیه میکنیم این الگوی رایگان استراتژی رشد را دانلود کنید و از بخشهای ارائه شده برای تشریح روند مورد نظر خود برای رشد در سازمان خود استفاده کنید.
خیلی خوب است که می خواهید کسب و کار خود را توسعه دهید، اما دقیقاً چه چیزی را می خواهید رشد کنید؟ برنامه رشد کسب و کار شما باید در زمینه های رشد خاص باشد. تمرکز مشترک ابتکارات رشد استراتژیک ممکن است شامل موارد زیر باشد:
· رشد تعداد کارکنان
· گسترش فضای اداری، خرده فروشی و/یا انبار فعلی
· افزودن مکان یا شعبه های جدید کسب و کار شما
· گسترش به مناطق، مکان ها، شهرها یا کشورهای جدید
· افزودن محصولات و/یا خدمات جدید
· گسترش مکان های خرید (یعنی فروش در فروشگاه های جدید یا راه اندازی یک فروشگاه آنلاین)
· رشد درآمد و/یا سود
· رشد پایگاه مشتری و/یا نرخ جذب مشتری
این امکان وجود دارد که برنامه رشد شما بیش از یکی از ابتکارات ذکر شده در بالا را شامل شود، که منطقی است - بهترین رشد در خلاء اتفاق نمی افتد. به عنوان مثال، افزایش فروش واحد شما منجر به رشد درآمد - و احتمالاً مکانها و تعداد کار اضافی برای حمایت از افزایش فروش میشود.
پس از اینکه آنچه را که می خواهید رشد کنید انتخاب کردید، باید توجیه کنید که چرا می خواهید در این زمینه رشد کنید (و اگر حتی امکان رشد وجود دارد).
تحقیق در مورد وضعیت صنعت بهترین راه برای تعیین اینکه آیا رشد مورد نظر شما هم ضروری و هم امکان پذیر است یا خیر. مثالها میتواند شامل اجرای نظرسنجیها و گروههای متمرکز با مشتریان موجود و بالقوه یا کند و کاو در تحقیقات صنعتی موجود باشد.
دانش و حقایقی که در این مرحله کشف می کنید، انتظارات و اهداف رشد این پروژه را برای تعیین بهتر جدول زمانی، بودجه و هدف نهایی شکل می دهد. این ما را به مرحله چهارم می رساند…
زمانی که مشخص کردید چه چیزی رشد می کنید و چرا رشد می کنید، گام بعدی این است که تعیین کنید چقدر رشد خواهید کرد.
این اهداف باید بر اساس آرزوهای آخر بازی شما در مورد جایی که ایده آل می خواهید سازمان شما باشد، باشد، اما همچنین باید دست یافتنی و واقع بینانه باشد - به همین دلیل است که تعیین هدف بر اساس تحقیقات صنعت بسیار ارزشمند است.
در نهایت، مراحلی را برای تعیین کمیت اهداف خود از نظر معیارها و جدول زمانی بردارید. هدف گذاری برای «افزایش 30 درصدی فروش در سه سال آینده» بسیار واضح تر از «افزایش فروش» است.
در مرحله بعد، نحوه دستیابی به اهداف رشد خود را با یک استراتژی رشد دقیق توضیح دهید. باز هم - پیشنهاد می کنیم یک برنامه استراتژی رشد دقیق بنویسید تا درک و خرید تیم خود را به دست آورید.
این برنامه عملیاتی باید شامل فهرستی از موارد اقدام، مهلتها، تیمها یا افراد مسئول و منابعی برای دستیابی به هدف رشد شما باشد.
آخرین مرحله قبل از اقدام بر اساس برنامه شما، تعیین هر نیازی است که تیم شما در طول این فرآیند به آن نیاز دارد. اینها منابع خاصی هستند که به شما کمک می کنند تا به اهداف رشد خود سریعتر و با دقت بیشتری دست پیدا کنید. مثال ها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
· تامین مالی: سازمان ها ممکن است نیاز به سرمایه گذاری سرمایه یا سرمایه داخلی داشته باشند
· تخصیص dget برای مشاهده کامل این پروژه.
· ابزارها و نرم افزارها: در نظر بگیرید که چه منابع تکنولوژیکی ممکن است برای تسریع و/یا کسب بینش از روند رشد مورد نیاز باشد.
· خدمات: رشد ممکن است با کمک مشاوران، طراحان یا برنامه ریزان در یک زمینه خاص بهتر به دست آید.
با تکمیل تمام برنامه ریزی ها، منابع و هدف گذاری شما، اکنون آماده اجرای برنامه رشد شرکت خود و ارائه نتایج برای کسب و کار هستید.
در طول این مدت، مطمئن شوید که ذینفعان خود را مسئول میدانید، خط ارتباطی را باز نگه میدارید و نتایج اولیه را با اهداف رشد پیشبینیشدهتان مقایسه میکنید تا ببینید آیا نتایج پیشبینیشدهتان هنوز قابل دستیابی هستند یا چیزی نیاز به تعدیل دارد.
برنامه رشد شما و تاکتیک هایی که به کار می برید در نهایت مختص کسب و کار شما خواهد بود، اما برخی از استراتژی های جهانی وجود دارد که می توانید در هنگام شروع به کار ببندید.
بیاموزید که چرا یافتن و توسعه بازارهای اقیانوس آبی بهترین شانس سازمان شما برای رشد و سودآوری است. به عنوان عضوی از تیم بازاریابی ClearPoint، آماندا به اعضای انجمن ClearPoint در مورد بهترین شیوه های مدیریت عملکرد و اجرای استراتژی آموزش می دهد.
از میان بسیاری از مدلهای برنامهریزی استراتژیک موجود، استراتژی اقیانوس آبی را میتوان صلحطلب گروه در نظر گرفت.
این استراتژی بر اساس کتابی با عنوان همنام، استدلال میکند که «رقابت بیعیب نتیجهای جز اقیانوس قرمز خونین رقبا ندارد که بر سر یک استخر سود رو به کاهش میجنگند». در عوض، شرکت ها باید به دنبال فضای جدید بازار و راه هایی برای اختراع مجدد صنعت باشند. به طور خلاصه، از رقابت سر به سر خودداری کنید و بر نوآوری تمرکز کنید.
هدف استراتژی اقیانوس آبی این است که سازمانها «اقیانوسهای آبی» (بازارهای غیرقابل رقابت و در حال رشد) را پیدا و توسعه دهند و از «اقیانوسهای قرمز» (بازارهای توسعهیافته و اشباع شده) اجتناب کنند. یک شرکت در بازار اقیانوس آبی موفقیت بیشتر، ریسک کمتر و سود بیشتری خواهد داشت.
برای خواندن مطالب بیشتر در مورد استراتژی اقیانوس آبی اینجا کلیک کنید.
این مدل برنامه ریزی استراتژیک انحرافی از تمرین مدیریت معمولی است که بر خرد کردن اعداد و معیارهای رقابتی تمرکز دارد. در اینجا نکات کلیدی استراتژی اقیانوس آبی آمده است:
بیشتر از تئوری است. برخی از مدلهای برنامهریزی استراتژیک مبتنی بر تئوریهایی هستند که در طول اجرای بازار عرضه نمیشوند. در مقابل، استراتژی اقیانوس آبی از مطالعه ای سرچشمه گرفته است که طی 10 سال انجام شد و موفقیت ها و شکست های شرکت را در بیش از 30 صنعت تجزیه و تحلیل کرد. این بر اساس داده های اثبات شده است تا ایده های اثبات نشده.
رقابت بی ربط است. اتخاذ رویکرد اقیانوس آبی به این معنی است که هدف شما این نیست که از رقبا بهتر عمل کنید یا در صنعت بهترین باشید. در عوض، هدف شما این است که مرزهای صنعت را دوباره ترسیم کنید و در آن فضای جدید فعالیت کنید و رقابت را بیاهمیت کنید.
اتخاذ رویکرد اقیانوس آبی به این معنی است که هدف شما پیشی گرفتن از رقبا نیست. در عوض، هدف شما ترسیم مجدد مرزهای صنعت و فعالیت در آن فضای جدید است و رقابت را بی اهمیت می کند. برای توییت کلیک کنید
تمایز و هزینه کم می توانند با هم وجود داشته باشند. استراتژی اقیانوس آبی استدلال می کند که مصرف کنندگان مجبور نیستند بین ارزش و مقرون به صرفه بودن یکی را انتخاب کنند. اگر یک شرکت بتواند آنچه را که مصرف کنندگان در حال حاضر برای آنها ارزش قائل هستند شناسایی کند و سپس در نحوه ارائه آن ارزش تجدید نظر کند، تمایز و هزینه کم هر دو قابل دستیابی هستند. این "نوآوری ارزش" نامیده می شود.
شما چارچوبی برای آزمایش ایده ها دارید. شاخص ایده اقیانوس آبی بخشی از استراتژی فراگیر است و به شرکت ها اجازه می دهد قابلیت تجاری ایده ها را آزمایش کنند. این فرآیند به اصلاح ایدهها و شناسایی فرصتها با بیشترین پتانسیل کمک میکند و ریسک را به حداقل میرساند.
به دلیل کووید-19، بسیاری از افراد و تیمها به کار از راه دور منتقل شدهاند و هیچ تعامل حضوری با همکاران ندارند. بسیاری نیز برای چالش های ذاتی کار مجازی آماده نبودند و نیاز به حمایت بیشتری دارند. یکی از راههای کمک به اعضای تیم در جهتیابی این واقعیت جدید، معرفی و استفاده از بازیهای Agile برای گرد هم آوردن اعضای تیم از راه دور است. این بازیها در حضور افراد به همان اندازه خوب کار میکنند، بنابراین زمانی که تیمهای شما میتوانند دوباره با هم باشند از آنها استفاده کنید.
این ابزارهای چابک راهی عالی برای اسکرام مسترها برای هدایت تیم ها به فرآیندهای چابک هستند و برای تیم سازی اساسی هستند. بسیاری از صاحبان محصول و اسکرام مسترها توانستهاند انسجام تیم را افزایش دهند، همکاری را تشویق کنند، روابط اعضای تیم را بهبود بخشند و در میان اعضای تیم چابک اعتماد ایجاد کنند. اسکرام مستر همچنین بازیها را راهی عالی برای کمک به تیمها برای یادگیری بیشتر در مورد ارزشها و اصول چابک خواهد یافت.
برخی از بازی های زیر را امتحان کنید تا تیم های خود را برای بازنشانی کاری از راه دور یا حضوری دور هم جمع کنید.
هدف: گوش دادن / آینه نمایی
این یک تمرین عالی برای گوش دادن، انعکاس و کمک به اعضای تیم در یادگیری علایق یکدیگر و ایجاد روابط است. برای بازی، افراد را به صورت جفت قرار دهید و ساعت را برای پنج دقیقه تنظیم کنید. به آنها آموزش دهید که در آن زمان تمام داستان زندگی خود را برای شریک زندگی خود تعریف کنند. پس از اتمام پنج دقیقه، شنونده باید داستان زندگی شریک زندگی خود را از حافظه به گروه مجازی منتقل کند.
هدف: انسجام تیمی/اعتماد
یکی دیگر از بازی های سرگرم کننده تیم سازی مجازی Birth Map است. نقشه جهان را چاپ کنید یا آن را در یک سند مشترک یا تخته سفید آنلاین آپلود کنید. از همه اعضای تیم خود بخواهید یک برچسب یا یک سنجاق روی نقشه بگذارند تا محل تولدشان را نشان دهند. سپس همه را تشویق کنید تا داستان کوتاهی درباره آنچه در محل تولدشان بیشتر دوست دارند به اشتراک بگذارند. این فعالیت تنوع صداهای ارائه شده در تیم شما را نشان میدهد و به افراد اجازه میدهد تا ارزشهای فرهنگی خود را به اشتراک بگذارند و حقایق سرگرمکنندهای را در مورد اینکه اهل کجا هستند به اشتراک بگذارند.
یک جایگزین عالی زمانی که بسیاری از مردم از منطقه جغرافیایی هستند این است که یک سنجاق روی منطقه غذای مورد علاقه خود قرار دهند و در یک بحث بعدی گره بزنند.
هدف: اتصال
این بازی Agile برای شروع یک جلسه طوفان فکری خوب است تا تیم احساس ارتباط کند. در اصل یک فعالیت حضوری است، به راحتی می توان آن را اصلاح کرد تا برای مخاطبان مجازی شما کار کند.
تیم خود را به گروههای کوچک تقسیم کنید و از آنها بخواهید ده دقیقه وقت بگذارند تا فهرستی از ده چیز مشترک خود را تهیه کنند. اگر ترجیح میدهید موضوع بیشتر کسبوکار باشد، فهرست را به موضوعات کاری یا مرتبط با صنعت محدود کنید. این می تواند به سادگی "همه ما کفش می پوشیم" باشد تا چیزی خاص تر مانند "همه ما در سال 2014 استخدام شدیم."
هر بار که فردی چیزی مشترک دارد، یک نخ می کشد (یا به صورت فیزیکی یک نخ را پرتاب می کند) بین یکدیگر. در پایان تمرین، رشته های در هم تنیده زیادی وجود خواهد داشت و تیم متوجه خواهد شد که اشتراکات زیادی دارند - هدف تمرین.
آنها ممکن است از انجام این کار، ایجاد پیوند و خلاقیت لذت ببرند، اما هدف اساسی ترین جنبه است زیرا در رفتارهای آینده سرازیر می شود.
هدف: بهبود گذشته نگر
این بازی برای تیم سازی چابک گذشتهنگر نمودار مانند به تیمها اجازه میدهد تا توجه خود را با لیزر بر روی موضوعات خاص متمرکز کنند، ایدهها را تحریک کنند و به بحث و گفتگو دامن بزنند. برای مثال، تیمها میتوانند نحوه برگزاری جلسات یا نحوه تقویت روابط با ذینفعان خارجی را ارزیابی کنند.
یک نمودار با یک محور افقی که گردش کار یا مواردی را که میخواهید رتبهبندی کنید و یک محور عمودی با سه برچسب از پیش تعریفشده را نشان میدهد ایجاد کنید: نگران، شگفتانگیز، یا عجب.
اعضای تیم باید هر آیتم را در محور افقی رتبه بندی کنند.
در پایان، شما یک نمایش بصری از آنچه تیم شما در مورد هر جلسه یا آیتم در محور X فکر می کند، خواهید داشت. این بازی به تحریک ایده ها برای گذشته نگر کمک می کند و به طور بالقوه منجر به فرصت های بهبود می شود.
برای ایدههای عالیتر، راهنمای راهاندازی SAFe Scrum Master را دانلود کنید.
هدف: بهبود گذشته نگر
اگرچه یک بازی نیست، اما این یک تکنیک گذشته نگر است که ما واقعاً دوست داریم. تخته سفید خود را به چهار قسمت تقسیم کنید: نگه داشتن، اضافه کردن، بیشتر، کمتر. شما و تیمتان به سرعت قبلی خود فکر می کنید و ایده ها و مشاهداتی را ایجاد می کنید تا در هیئت مدیره قرار گیرند:
· نگه دارید: کاری که تیم به خوبی انجام می دهد و باید به آن ادامه دهد.
· اضافه کنید: چیز جدیدی که تیم باید در اسپرینت بعدی بگنجاند.
· بیشتر: چیزی که برای تیم ارزش میآورد، و شما باید کارهای بیشتری انجام دهید.
· کمتر: چیزی که به خوبی پیش نمی رود، و شما باید کمتر آن را انجام دهید.
هدف: آموزش مزایای خودسازماندهی
مارک ریلی تمرینی را به طور خاص برای کمک به تیم هایی که همه اعضای تیم از راه دور کار می کنند توسعه داد. "این یک تمرین سریع برای حداکثر شش شرکتکننده است تا تفاوتهای بین تیمهایی را که به شدت مدیریت میشوند و تیمهایی که خود سازماندهی میکنند، نشان دهد." ما y را توصیه می کنیم از وبلاگ در tastycupcakes.com دیدن کنید و این بازی را با تیم خود امتحان کنید.
بازیهای بیشتری وجود دارند که میتوانند به خوبی به تیم شما خدمت کنند. در اینجا چند مورد دلخواه دیگر وجود دارد که به Kanban، Lean و موارد دیگر شیرجه می زنند.
بازی پنی یک بازی عالی برای بازی با مدیران محصول است که تیمها را وادار میکنند تا داستانهایی را به اسپرینتهای خود اضافه کنند. این معلمان شما باید آهسته پیش بروید تا سریع بروید.
· چالش Spaghetti Marshmellow برای مبتدیان در تفکر طراحی است تا نمونه سازی را در آزمایش تمرین کنند.
· با انجام چند بازی موجود در شبیه سازی ناب، درباره Lean بیاموزید.
· این بازی DevOps یک بازی تعاملی است که به یک بازیکن اجازه می دهد تا به عنوان CIO با تیم های DevOps بازی کند.
· سوالات چابک تری دارید؟ بخش پرسشهای متداول Agile ما را بررسی کنید.
اصطلاحات تخصصی صنعت کمک میکند تا نامها را در چهرههای متعدد مفاهیم و استراتژیهای نوآوری قرار دهیم. متأسفانه، به بسیاری از انتزاعات مرتبط با مدیریت نوآوری نیز کمک می کند. تفاوت بین استراتژی اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز در درجه اول در بازار هدف نهفته است. استراتژی اقیانوس آبی بازار جدیدی را باز می کند. استراتژی اقیانوس سرخ در فضای موجود رقابت می کند.
آشنا بنظر رسیدن؟ اقیانوس آبی و اقیانوس قرمز هر نوع استراتژی نوآوری را توصیف و توضیح می دهند. پست وبلاگ ما را به یاد دارید که تفاوت بین نوآوری پایدار و مخرب را توضیح می دهد؟ خوب، اگر این استراتژی نوآوری 101 بود، این استراتژی نوآوری 102 است. به عقب خوش آمدید، دانش آموزان متعهد، امروز ما در مورد مثال های استراتژی اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز بحث خواهیم کرد، و ما انتظار داریم همه شما بهترین رفتار خود را داشته باشید. امیدواریم که شما را به یاد آن معلم جایگزین وحشتناکی که همه ما در دبیرستان داشتیم، نینداخته باشد.
هنگام جستجوی مثالهای استراتژی اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز، احتمالاً بارها و بارها با چند مورد مشابه روبرو میشوید. آمازون معمولاً به دلیل شروع کتابفروشی جایگزین، در صدر جدول قرار دارد و پس از اوبر. آمازون یک نمایش ایده آل است. آمازون با انجام برخی تجزیه و تحلیل رقبا و اضافه کردن تئوری اقیانوس آبی، یک پیشنهاد منحصر به فرد در بازاری ایجاد کرد که هنوز وجود نداشت. همه چیز با تجزیه و تحلیل رقبا شروع می شود. با این حال، اوبر نمونه ای از استراتژی اقیانوس آبی نیست. همانطور که به مثالهای زیر نگاه میکنید، سعی کنید خودتان نتیجهگیری کنید که چرا این اتفاق افتاده است.
روزی روزگاری، داشتن رادیو کار پرهزینه ای بود. شرکتهایی مانند RCA برای ایجاد رادیوهای باکیفیت برای مصرفکنندگان رده بالا سخت تلاش کردند. بسیاری از مردم قادر به خرید این رادیوهای مجلل معمولی نبودند. سونی با احساس شکست RCA در تشخیص ارزش بازار پایین، یک رادیو قابل حمل ارزان قیمت معرفی کرد. این بازار عمدتاً برای نوجوانان عرضه می شد، بازاری که قبلا نادیده گرفته شده بود. علیرغم کیفیت صدای ضعیف تر TR-63، موفقیت بزرگی بود.
قبل از ظهور iTunes اپل، مردم سیدی میخریدند یا CD-R را با سایتهایی مانند Napster مینوشتند که mp3های قابل دانلود را ارائه میکردند. درسته بچه ها مردم با دایناسورهای خود به نزدیکترین دهکده با یک فروشگاه ضبط میرفتند تا لوحهای فشرده تهیه کنند. این تا زمانی است که iTunes صحنه را با یک جایگزین مقرون به صرفه مختل کرد. شوخی توجه به این نکته مهم است که مثال اینجا iTunes است، نه iPod. آی پاد از اولین پخش کننده mP3 قابل حمل موجود فاصله داشت. در واقع، سخت افزار (iPod) تقاضا برای نرم افزار (iTunes) را ایجاد کرد. بنابراین، یک بازار کاملاً جدید متولد شد.
اگر تصمیم نگرفته اید که چرا Uber نمونه ای از استراتژی اقیانوس آبی نیست، سعی کنید آن را از طریق چک لیست زیر اجرا کنید:
· آیا بازاری را ایجاد کرد که قبلاً وجود نداشت؟
· آیا تمایز و مقرون به صرفه بودن را با شکستن مبادله ارزش و هزینه دنبال می کند؟
· آیا رقابت وجود ندارد یا نامربوط؟
طبق چک لیست بالا، اوبر در همه حساب ها معیارهای اقیانوس آبی را برآورده نمی کند. با این حال، به عنوان یک تمایز عالی بین مثالهای استراتژی اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز عمل میکند.
اوبر در سانفرانسیسکو به عنوان یک سرویس خودروی مشکی بر اساس تقاضا راه اندازی شد. بازار حمل و نقل مجلل و بر اساس تقاضا برای مدت طولانی وجود داشته است. خدمات خودروهای لوکس بر آن فضا مسلط بودند، اما از طریق یک اپلیکیشن قابل دسترسی نبودند. این تمایز منجر به حذف موفقیت آمیز سهم بازار از خدمات خودروهای سیاه و لیموزین شد. برخی استدلال می کنند که اوبر یک نوآوری مخرب است و بنابراین، یک نمونه استراتژی اقیانوس آبی است. با این حال، از یک بازار موجود بهره برداری کرد و از نظر استراتژیک تمایز را بر مقرون به صرفه بودن اولویت قرار داد و از مبادله ارزش و هزینه فعلی حمایت کرد.
هنگامی که Zoom راه اندازی شد، پلتفرم های چت تصویری به دور از ایده جدید بودند. با این وجود، زوم در رقابت بسیار موفق بوده است. این بهره برداری از بازار از طریق دسترسی و مقرون به صرفه بودن به دست آمد. طراحی ساده زوم تجربه کاربری بسیار برتری را ایجاد می کند. البته، این واقعیت که میزبانی کنفرانس کاملاً رایگان است نیز ضرری ندارد.
با توجه به اشباع بازاری که امروزه شاهد آن هستیم، نشان دادن استراتژی اقیانوس سرخ بسیار ساده تر است. اما هنگام بحث در مورد مثالهای استراتژی اقیانوس آبی در مقابل اقیانوس قرمز، به داشتن یک استاندارد مقایسه کمک میکند.
· آیا در فضای بازار موجود قرار داشت؟
· آیا تمایز یا مقرون به صرفه بودن را با ایجاد مبادله ارزش و هزینه دنبال می کند؟
· آیا آنها رقابت را شکست دادند؟
توجه داشته باشید که آخرین چک باکس نشان می دهد که رقابت همچنان مرتبط است. در مقابل، استراتژی اقیانوس آبی به بی ربط بودن رقبا بستگی دارد (بازار کاملاً جدید، یادتان هست؟). همچنین، توجه داشته باشید که نمونه های استراتژی اقیانوس آبی باید متفاوت و مقرون به صرفه باشند در حالی که نمونه های استراتژی اقیانوس قرمز فقط باید متفاوت باشند. هی، چرا.