مشاوره مدیریت

اصول مدیریت سازمانی

مشاوره مدیریت

اصول مدیریت سازمانی

5 مرحله برای تعریف استراتژی بازاریابی

کارآفرینان، آیا می خواهید سود خود را به حداکثر برسانید و از پایداری کسب و کار خود اطمینان حاصل کنید؟ وقت آن است که استراتژی بازاریابی خود را توسعه دهید. اما منظور ما از استراتژی بازاریابی چیست؟ چگونه یک استراتژی بازاریابی ایجاد کنیم؟ ما 5 مرحله کلیدی برای موفقیت در این فرآیند را به شما ارائه می دهیم. از رهبر پیروی کنید.

استراتژی بازاریابی چیست؟

استراتژی بازاریابی را می توان به عنوان یک برنامه عملیاتی تعریف کرد که به شما کمک می کند تا اهداف خود را تعریف کرده و به آن دست یابید. این ابزارهای مختلف عمل را ترکیب می کند تا از مزیت رقابتی شرکت شما در بازار معین اطمینان حاصل کند.

استفاده از آن در یک شرکت در دو سطح است.

در سطح زمینه فعالیت:

 یعنی استراتژی بازاریابی بر انتخاب سبد فعالیت، توسعه خط مشی برند و ایجاد مزیت های رقابتی تأثیر می گذارد.

در سطح عملکردی:

 استراتژی بازاریابی برای یک بخش بازار، یک دسته از مشتریان، و برای طیف وسیعی از محصولات اعمال می شود.

این به شما کمک می کند تا استراتژی های مختلفی را برای دستیابی به اهداف خود انتخاب و اجرا کنید. با این حال، تعیین اهداف روشن، مشخص و قابل دستیابی آسان نیست. برای داشتن اهداف، البته، اما هنوز باید ابزاری برای مطابقت با جاه طلبی های خود داشته باشید.

در فرآیند ایجاد یک استراتژی بازاریابی، شما این فرصت را خواهید داشت که کسب و کار خود، رقبای خود، بازارهای هدف و مصرف کنندگان خود را مطالعه کنید. مطالعه ای که سپس انتخاب استراتژی هایی را که باید اتخاذ شود تعیین می کند.

انواع مختلف استراتژی های بازاریابی چیست؟

ما 4 نوع استراتژی بازاریابی را برای شما انتخاب کرده ایم تا از موقعیت بازاریابی خود اطمینان حاصل کنید و کسب و کار خود را توسعه دهید.

استراتژی تمایز

استراتژی تمایز به شما این امکان را می دهد که خود را از رقبای خود متمایز کنید. اما چگونه می توان خود را منحصر به فرد کرد و موقعیت خوبی برای خود داشت؟ اگرچه ما در مورد یک نوع محصول صحبت می کنیم، اما باید مطمئن شوید که ارزش بیشتری برای مشتریان بالقوه خود فراهم می کنید.

راه های زیادی برای نشان دادن تفاوت شما وجود دارد: تمایز از طریق شوخ طبعی، نوآوری، تعهد و بسیاری موارد دیگر... یک مثال از تمایز، اتخاذ شفافیت کامل در مورد محصولات شما است. : ترکیب، فرآیند تولید، قابلیت ردیابی

به طور خلاصه، شما باید همان محصولات را بفروشید، اما مانند دیگران این کار را نکنید.

استراتژی تمرکز

استراتژی تمرکز شامل شناسایی و انتخاب یک بخش خاص از بازار برای متمرکز کردن اقدامات استراتژیک و تجاری آن است. به این استراتژی، استراتژی طاقچه نیز می گویند، بنابراین می توانید فشار رقابتی را کاهش دهید و موقعیت مسلط را در یک بازار هدف به دست آورید.

این به شرکت شما اجازه می دهد تا دانش خود را بر روی مشتریان هدف و یک نیاز خاص برجسته کند. هدف این استراتژی کاهش، هدفمند و کارآمد دامنه اقدامات تجاری است.

استراتژی اسکیمینگ

استراتژی skimming عبارت است از قرار دادن خود در یک بخش بازار رده بالا. به طور مشخص، این شامل تعیین یک قیمت نسبتاً بالا، فراتر از قیمت های ارائه شده توسط رقبا است. بحث ارائه یک محصول با کیفیت بسیار خوب و حتی بسیار بالا به مصرف کنندگان با قدرت خرید بالا است. این سیاست قیمت بالا متکی بر روانشناسی مشتری است که با خرید محصولات با کیفیت بالا ارزش دارد.

استراتژی نفوذ

برخلاف استراتژی skimming، این استراتژی امکان یکپارچه سازی بازار را با ارائه قیمت های نسبتا پایین برای جذب حداکثری مشتریان بالقوه فراهم می کند.

این استراتژی هنگام عرضه یک محصول جدید برای به دست آوردن سهم قابل توجهی از بازار در اسرع وقت استفاده می شود. شما می توانید از یک استراتژی دیجیتال برای حمایت و تکمیل استراتژی بازاریابی خود استفاده کنید. ترکیب بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی موقعیت بهتر را تضمین می کند.

مراحل اصلی برای تعریف استراتژی بازاریابی شما

استراتژی بازاریابی جزء جدایی ناپذیر استراتژی کسب و کار است که بخشی از بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت است. بنابراین چه مراحلی را باید در تدوین استراتژی بازاریابی دنبال کرد؟

تحلیل بازار

هر استراتژی با مطالعه دامنه آن شروع می شود. تجزیه و تحلیل بازار شامل مشخص کردن ساختار، اهمیت، روند و تکامل فروش است. این به صورت آماری و ترکیبی.

ما علاقه مند به بازار محصول هستیم، بازاری که توسط شرکت اشغال شده است. سپس بازار مرجع است که با نیاز به دسته بندی محصول تعریف می شود. و در نهایت، بازار عمومی که فروش محصولات مختلف (بازار آموزش، بازار حمل و نقل و غیره) را ایجاد می کند.

تقسیم بندی این بازارهای مختلف که احتمالاً از پیشنهاد شما استقبال می کنند بسیار مهم است. این به شما امکان می دهد تا بازار کلیدی را هدف قرار دهید که در آن می توانید پیشرفت کنید.

هدف گذاری

با در دست داشتن تمام داده های مربوط به بازار، اکنون می توانید به سمت هدف گذاری بروید. این مرحله ای است که به شما امکان می دهد بخش هایی از بازار را انتخاب کنید که می خواهید تلاش خود را در آن متمرکز کنید. هدف گذاری باید مهارت ها، منابع و البته اهداف شما را در نظر بگیرد.

فرصت ها

اکنون زمان آن است که فرصت های موجود برای کسب و کار خود را در بازاری که انتخاب کرده اید شناسایی کنید. آنها می توانند اشکال مختلفی داشته باشند: سرمایه گذاری مشترک و اتحاد استراتژیک، بازار خاص، نیازهای جدید برای پر کردن، رقبای ناکارآمد در بازار و غیره.

بهترین راه برای شناسایی فرصت ها استفاده از ماتریس SWOT (قوت ها، نقاط ضعف، فرصت ها، تهدیدها) است.

موقعیت یابی

موقعیت یابی مفهومی است که جایگاه برند شما را در ذهن مصرف کنندگان در مقایسه با رقبا می سنجد. در واقع این موضوع اشغال جایگاه قابل توجهی در ذهن خریداران برای تأثیرگذاری بر رفتار خرید آنهاست.

انتخاب یک موقعیت، تصمیمات مربوط به عناصر ترکیبی از استراتژی بازاریابی شما را تعیین می کند.

آمیخته بازاریابی

در این آخرین مرحله است که به جزئیات مربوط به عملیات پی می بریم. اقدامات در آمیخته بازاریابی در 4 حوزه محصول، قیمت، ارتباطات، توزیع انجام می شود. خط مشی محصول: ما در مورد ویژگی های مرتبط با تولید و توسعه یک محصول (محدوده، بسته بندی، طراحی، تصور و غیره) صحبت می کنیم.

·        سیاست قیمت گذاری: این فرآیند تعیین قیمت یا قیمت گذاری پیشنهادات شما است. نوع محصول، ارزش محصول از نظر خریداران و هزینه های مربوط به تولید را در نظر می گیرد.

·        خط‌مشی توزیع: این خط‌مشی کانال‌های توزیع مختلف محصولات شما (فروش مستقیم، فروش با استفاده از شخص ثالث) و همچنین بازیگران آن (توزیع‌کنندگان مجاز، خرده‌فروشان) را تعیین می‌کند.

·        خط مشی ارتباطی: شامل کلیه اقدامات مربوط به تبلیغات، مستقیم (در محل فروش) یا غیر مستقیم (تبلیغات) می شود.

توسعه یک استراتژی بازاریابی داده های ارزشمندی را در مورد بازارها، رقبا و شرکت شما به ارمغان می آورد. شناسایی فرصت ها و انتخاب های استراتژیک بر اساس آن امکان پذیر می شود. اکنون زمان آن است که برنامه بازاریابی خود را بنویسید.

اگر این مقاله را دوست داشتید، از شما دعوت می کنیم تا متدولوژی طراحی استراتژی اکتساب ما را کشف کنید، صفحات اول روش "طراحی استراتژی اکتساب: راهنمای نهایی برای ساختن گام به گام طرح کسب خود" را دانلود کنید و با آژانس بازاریابی ورودی ما مشورت کنید.

اجزای یک استراتژی برند موثر

بسته به اندازه و ماهیت کسب و کار شما، استراتژی برند شما ممکن است نیاز به اجزای مختلفی داشته باشد. فرآیند استراتژی برندی که ما با Factorion، یک مشاور صنعت هوشمند در هلند طی کردیم، بسیار متفاوت از فرآیندهایی است که شرکت های Fortune 100 ممکن است با استراتژیست های خود طی کنند.

با در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا چیزهایی وجود دارد که ما همیشه در فرآیند استراتژی برند که با مشتریان انجام می دهیم، لحاظ می کنیم.

1. ارزش های اصلی

اینها باورهایی هستند که به هر کاری که انجام می دهید اطلاع می دهند. آنها در وهله اول دلیلی هستند که شما در تجارت هستید (فراتر از کسب درآمد).

ارزش های اصلی شما به شدت تحت تاثیر ارزش های بنیانگذار/رهبر شرکت است و بعید است که هرگز تغییر کنند. اگر استیو جابز نبود، اپل اپل نمی‌شد (و هر چه تیم کوک از ارزش‌های استیو جاب در طراحی و نوآوری محصول دور شود، برای برند اپل بدتر می‌شد).

2. بیانیه موقعیت استراتژیک

IKEA به عنوان تولید کننده مبلمان ارزان قیمت و در عین حال امروزی قرار دارد. رالف لورن به عنوان یک برند ممتاز برای مد پیشتاز شناخته می شود. Abercrombie & Fitch به‌عنوان یک مارک مد پیشرو (و کمی خوش‌تیپ) برای افراد جوان و خوش‌قیافه شناخته می‌شود.

چگونه می خواهید خود را در ذهن مشتریان خود قرار دهید؟ اگر ندانید کجا را هدف بگیرید نمی توانید به هدفی بزنید. در Cult Method، ما تحقیقات رقابتی را برای شناسایی فرصت های بالقوه برای بیانیه موقعیت دقیق تر انجام می دهیم.

3. نمایه(های) مشتری ایده آل

سعی دارید چه کسانی را جذب کسب و کار خود کنید؟ اگر در استراتژی برند سعی کنید برای همه چیزی باشید، به زودی توسط مشتریان فراموش خواهید شد.

مخاطبان هدف شما باید متمرکز بر لیزر باشند. خوانندگان آمریکایی با Trader Joe (یک خواربار فروشی زنجیره ای) آشنا هستند. مشتری ایده آل آنها "یک دانشجوی دکتری بیکار ... با ذوق اکتسابی و نه بخشی از فرهنگ تلویزیونی انبوه، و شاید یک شراب خوار" است. (Joe Coulombe، بنیانگذار Trader Joe's، نوامبر 1986 - منبع)

در حال حاضر، در طرح کلان، ممکن است این تعداد دانشجوی دکتری بیکار در اطراف وجود نداشته باشد. اما دانشجوی دکترای بیکار بخش بسیار واقعی و بزرگی از بازار را در بر می گیرد: افراد تحصیل کرده و آگاه به هزینه که کیفیت را با قیمت مقرون به صرفه می خواهند.

4. وعده برند

وقتی ارزش‌های برند، موقعیت استراتژیک و شخصیت‌های ایده‌آل مشتری را بدانید، توسعه وعده‌های برندتان آسان می‌شود. وعده برند پیامی است که با مخاطب هدف شما صحبت می کند. به آن‌ها می‌گوید وقتی با برند شما تعامل دارند چه انتظاری داشته باشند. یک وعده برند خوب ساده، معتبر، متفاوت، مرتبط و الهام بخش است. به عنوان مثال، وعده نام تجاری نایک این است: "اوردن الهام و نوآوری برای هر ورزشکار * در جهان." ستاره نشان می دهد که اگر بدنی دارید، یک ورزشکار هستید.

5. ظاهر و احساس هویت برند شما

همه ما می دانیم که طراحی عالی و کپی رایتینگ قوی چه تفاوتی می تواند در موفقیت یک شرکت یا محصول ایجاد کند. به عنوان انسان، ما به چیزهای زیبا کشیده می شویم. یک استراتژی خوب می تواند بیان خلاقانه هویت برند شما را راهنمایی کند تا مطمئن شود که آنها با اهداف موقعیت یابی شما و سلیقه مشتریان ایده آل شما همسو هستند.

6. اولویت بندی نقاط تماس برند و عوامل آگاهی

نقاط تماس برند شما هر نقطه تماس بین کسب و کار شما و مصرف کنندگان است. آن‌ها می‌توانند شامل وب‌سایت بازاریابی، خبرنامه ایمیل، حساب‌های رسانه‌های اجتماعی، فروشگاه‌های آجری، خطوط پشتیبانی مشتری و بسته‌بندی محصول شما باشند.

یک استراتژی برند خوب به شما کمک می کند تا بر روی مهمترین نقاط تماس با بازده بالا تمرکز کنید تا از گسترش بیش از حد سازمان خود جلوگیری کنید.

7. صدا و لحن نام تجاری شما، و همچنین پیام های خاص

استراتژی برند شما علاوه بر تعریف اینکه روی چه نقاط تماسی باید تمرکز کنید، باید حداقل چارچوبی آزاد در مورد نحوه برقراری ارتباط شما ارائه دهد (مثلاً آیا لحن شما سرگرم کننده است یا جدی؟).

Mailchimp ارائه‌دهنده خدمات ایمیل دستورالعمل‌های عمیقی دارد که تضمین می‌کند ارتباطات آن‌ها هم سازگار و هم با استراتژی برندشان هماهنگ است. مثلا:

با استفاده از طنز بی‌نظیر و صدای محاوره‌ای، با زبان بازی می‌کنیم تا کار [مشتریان] را شاد کنیم. ما ظریف را به پر سر و صدا، مزاحم را به مسخره ترجیح می دهیم. ما خودمان را خیلی جدی نمی گیریم.