مشاوره مدیریت

اصول مدیریت سازمانی

مشاوره مدیریت

اصول مدیریت سازمانی

تحلیل استراتژیک چیست و چه مزیت هایی دارد؟

«تفکر استراتژیک به عنوان ارائه استراتژی‌های قابل دوام یا مدل‌های کسب‌وکار جایگزین که ارزش مشتری را ارائه می‌کند، تعریف می‌شود.» تفکر استراتژیک با یافتن راه‌های جایگزین برای رقابت و ارائه ارزش به مشتری ارتباط دارد. یک شرکت نیاز به رقابت دارد، برای رقابت به استراتژی نیاز دارد. یک استراتژی چیزی بیش از یک برنامه است، زیرا استراتژی مستلزم رقابت - سبقت گرفتن از رقبا و ارائه ارزش منحصر به فرد است.

تفکر استراتژیک جزء لاینفک مدیریت

نگرانی ها و انتخاب های استراتژیک مدیریت عبارتند از:

·        شرکت - تعیین هدف شرکت

·        محیط -- تعریف محیط آن

·        مزیت - ایجاد مزیت رقابتی

·        رشد - رشد شرکت، استفاده از منابع شرکت

·        تکامل - تکامل شرکت برای انطباق و شکل دادن به محیط خود برای حفظ مزیت

تفکر استراتژیک یک شایستگی است

تحلیل استراتژیک یک شایستگی مدیریتی است که برای اجرای استراتژی لازم است.

تفکر استراتژیک برای انجام اکتشاف و بهره برداری

دو فعالیت اساسی یک سازمان اکتشاف و بهره برداری است. تمام فعالیت های سازمانی را می توان به عنوان یکی یا دیگری، یا پیوند این دو، که شرکت را متحول می کند، درک کرد. این فعالیت ها، از جمله و هم افزایی بین آنها، موجب تکامل و عملکرد شرکت می شود. اثربخشی این فعالیت ها عامل اصلی در نتایج عملکرد یک شرکت است.

·        اکتشاف -- کشف، توسعه یا کسب پتانسیل خلق ارزش جدید -- اختراع یا کشف یک فناوری جدید

·        فعالیت های اکتشافی پتانسیل خلق ارزش جدید را کشف، توسعه یا به دست می آورند.

·        یادگیری با هدف افزایش عملکرد سازمانی از طریق کشف احتمالات جدید دنبال می شود.

·        اکتشاف را می توان به عنوان اختراع یا کشف یک فناوری جدید در نظر گرفت - فناوری استفاده از دانش بشری در کار است (Drucker, 1985).

بهره برداری از فناوری موجود برای تولید ثروت استفاده می کند.

یادگیری و توسعه دانش با هدف افزایش عملکرد سازمانی از طریق بهره برداری از قطعیت های قدیمی دنبال می شود.

فعالیت های بهره برداری از پتانسیل ایجاد ارزش سازمان تجاری برای تولید پیشنهادات، پالایش و بهینه سازی این فعالیت ها به منظور رقابتی بودن بهره می برد.

"" جوهر بهره برداری اصلاح و گسترش شایستگی ها، فناوری ها و پارادایم های موجود است.

"بازده بهره برداری مثبت، نزدیک و قابل پیش بینی است." (مارس، 1991، ص 85)

بدون چرخه مستمر ایجاد، تخریب، استقرار و بهینه‌سازی، یک سازمان اهمیت خود را از دست می‌دهد و در نهایت از بین می‌رود.

تفکر استراتژیک استراتژی را شکل می دهد

در راستای ساختار مینتزبرگ برای مدارس استراتژی و علیت تکامل سازمان استیسی، تفکر استراتژیک دارای ابعاد متعددی است که با شکل‌گیری استراتژی مرتبط است. این ابعاد از مفروضات و رویکردهای شکل‌گیری استراتژی و علیت سازمان ناشی می‌شوند -

استراتژی ساخته شده است

دنیای بیرونی قابل درک و کنترل است، شکل گیری استراتژی داخلی یک فرآیند عقلانی-تحلیلی عمدی است. زمانی که محیط به اندازه کافی قابل درک و قابل پیش بینی دیده شود، تفکر استراتژیک به سمت روش های تحلیلی جهت گیری می شود که در خدمت بهره برداری از فرصت های شرکت، استفاده از موقعیت های فعلی بازار و ایجاد شایستگی های موجود است. این امر با علیت تکوینی استیسی مطابقت دارد، جایی که سازمان عمدتاً همان شکل اولیه را دارد که توانایی بهره برداری خود را ایجاد می کند. این یک فرآیند تولید تازگی نیست، بلکه یک فرآیند همسویی و اهرمی است. سازمان تجاری طراحی، برنامه ریزی و/یا موقعیت یابی شده است.

استراتژی یک چشم انداز است

دنیای بیرونی قابل درک و کنترل است، شکل گیری استراتژی داخلی یک فرآیند ترکیبی ارگانیک است. این می تواند مورد یک تلاش کارآفرینانه باشد که در آن استراتژی یک چشم انداز است که به طور ارگانیک شکل گرفته و به عمد انجام می شود. این رویکرد مستلزم رهاسازی یک رهبر رویایی برای شکل‌دهی و اجرای استراتژی است. اساساً یک علیت تکوینی است که در آن سازمان از بینش رهبر شکل می گیرد.

واکنش استراتژی است

 دنیای بیرونی غیرقابل پیش بینی و گیج کننده تلقی می شود، شکل گیری استراتژی درونی یک واکنش منطقی- تحلیلی به رویدادهای خارجی است. استراتژی با واکنش شرکت به تغییرات محیطی تکامل می یابد. تفکر استراتژیک در مورد رمزگشایی سریع محیط با تغییر آن است.

s و سازمان انعطاف پذیری که امکان واکنش به موقع را فراهم می کند. استراتژی از طریق زنجیره واکنش های متوالی پدیدار می شود. بسته به اینکه فرآیند واکنشی چگونه ساخته می شود، خواه یادگیری تک حلقه ای، یادگیری دو حلقه ای، یا فرآیندهای پاسخگو، علیت می تواند شکل دهنده یا دگرگون کننده باشد. در دو مورد اول، سازمان تا حد زیادی بر اساس شکل موجود خود واکنش نشان می دهد. در مورد بعدی، سازمان امکان ایجاد تازگی واقعی را دارد و پتانسیل تحول را در خود دارد.

استراتژی اتفاق می افتد

 دنیای بیرونی غیرقابل پیش بینی و گیج کننده تلقی می شود، شکل گیری استراتژی درونی فرآیندی ارگانیک از تازگی است که تعاملات، یادگیری، آزمایش و تفکر خلاق را ایجاد می کند. استراتژی از این مجموعه فعالیت بیرون می آید. تفکر استراتژیک به سمت تفکر خلاق بی بند و بار و تعامل ارتباطی قوی جهت گیری می شود و محیطی را ایجاد می کند که از آن می توان تازگی واقعی را پدید آورد، پرورش داد و مورد بهره برداری قرار داد. با تمام پتانسیل آن، این به یک فرآیند دگرگون کننده تبدیل می شود که پتانسیل ایجاد تازگی واقعی را در خود دارد.

استراتژی قدرت، سیاست و فرهنگ است

 این ترکیبی است که لزوماً با دیدگاه قابل درک بودن دنیای بیرون همراه نیست. استراتژی به روشی ارگانیک در روابط قدرت، سیاست و فرهنگ سازمان شکل می گیرد. در نتیجه، بسته به نتیجه این فرآیندها، استراتژی ممکن است بیشتر عمدی یا ارگانیک تر باشد. تفکر استراتژیک به سلامت فرآیندهای داخلی و فرهنگ می پردازد تا راهبرد مؤثری را ایجاد کند. با توجه به ماهیت ارگانیک فرآیند، تمرکز ممکن است به اخلاقیات و ارزش‌های حاکم بر این فرآیندها بازگردد تا فرآیند را در مسیر خود هدایت کند. تفکر استراتژیک همچنین به علیت دخیل در پویایی تعاملی می پردازد - خواه شکل دهنده باشد یا دگرگون کننده.

این ابعاد جمعی توسط مینتزبرگ در یک جمله خلاصه شده است --

""تشکیل استراتژی طراحی قضاوتی، بینش شهودی و یادگیری اضطراری است. این در مورد تحول و همچنین تداوم است. باید شامل شناخت فردی و تعامل اجتماعی، همکاری و همچنین تعارض باشد. باید شامل تجزیه و تحلیل قبل و برنامه نویسی پس از آن و همچنین مذاکره در حین باشد. و همه اینها باید در پاسخ به چیزی باشد که می تواند یک محیط سخت باشد. فقط سعی کنید هر یک از این ها را کنار بگذارید و ببینید چه اتفاقی می افتد!» (مینتسبرگ، 1998، صفحات 372-373).

تفکر استراتژیک تفکر در مورد اهداف استراتژی است

استراتژی چیزی است که سازمان را قادر می سازد مزیت رقابتی را به دست آورد و حفظ کند.

اهداف استراتژی عبارتند از -

·        مزیت رقابتی --

·        ارزش منحصر به فرد

·        تکامل سازمان --

·        کارآفرینی، اختراع، نوآوری، تحول

·        شایستگی سازمانی

شایستگی مدیریت استراتژیک - هم تداوم و هم تحول - شایستگی برای تکامل، تولید ارزش و بهینه سازی

تفکر استراتژیک تفکر در مورد مزیت رقابتی شرکت است

مزیت رقابتی چیزی است که یک سازمان تجاری را قادر می سازد تا پیشرفت کند. هدف استراتژی است. عناصر موقعیت استراتژیک روملت را ببینید، برای عناصری که از آنها مزیت شکل می گیرد و مکانیسمی که برای جداسازی آن عناصر در شرکت، در نظریه شرکت استفاده می شود. مزیت رقابتی را ببینید. همچنین به فکر مزیت برای ابزاری برای ایجاد مهارت های تفکر استراتژیک مربوط به رمزگشایی مزیت رقابتی مراجعه کنید.

·        مزیت از یک پیشنهاد ارزش منحصر به فرد برای مشتریان سازمان ناشی می شود.

·        مزیت از داشتن راهی برای ارائه ارزش بهتر از دیگران ناشی می شود. تفکر استراتژیک تفکر در مورد فرآیند، شایستگی، ساختار، افراد و منابع است.

·        مزیت مستلزم جمع کردن همه جنبه ها در یک سازمان تجاری منسجم است. تفکر استراتژیک در مورد هدف، هویت، ارزش ها و چشم انداز است که توسعه و بهینه سازی پیشنهادات، فرآیندها و منابع را هدایت می کند.

·        مزیت باید توسط سازمان تولید و حفظ شود. تفکر استراتژیک در مورد رهبری و مدیریت است که هم نوآوری و هم بهینه سازی می کند.

·        مزیت رقابتی از تازگی ناشی می شود -- ایجاد پیشنهادات و قابلیت های جدید در جهان. تفکر استراتژیک در مورد خلاقیت، شهود، اختراع و نوآوری است.

·        مزیت مستلزم وجود همزمان تداوم و دگرگونی است. تفکر استراتژیک متناقض است و فعالیت های متضاد اکتشاف و بهره برداری را در هم می آمیزد.

·        مزیت بدون تمدید محو می شود. تفکر استراتژیک در مورد تحول سازمان به اشکال جدید و حالت های مزیت است.

تفکر استراتژیک یک قابلیت سازمان است

تفکر استراتژیک یک قابلیت عضو سازمان است. این ترکیبی از قابلیت های دیگر مانند تفکر خلاق و حل مسئله است. برای اینکه بیشترین اثربخشی را داشته باشد به تجربه و تأمل در مورد سازمان تجاری خاص نیاز دارد. تفکر استراتژیک فرصت هایی را برای بهره مندی از آن ها و مشکلات به موقع برای اجتناب از آنها به نمایش می گذارد. رهبر کسب و کار، فکر کنید

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد